حضور در انتخابات، ضامن حفظ کشور و عزت عمومی

 
 
 
 

حضور در انتخابات، ضامن حفظ کشور و عزت عمومی

حضور در انتخابات از اوجب واجبات است؛ واجب به این بزرگی نداریم.

نمی‌توانیم از دولت 50 درصدی انتظار داشته باشیم در مقابل دشمنان قَدَر ایستادگی کند

انتظار نداریم که جمهوری اسلامی یک حکومت الهی باشد که تمام اراد‌ه‌های الهی در آن تحقق پیدا کند. این جز در عصر ظهور امام زمان علیه الصلات و السلام هرگز تحقق پیدا نمی‌کند و هرگز هم تحقق پیدا نکرده.

جمهوری اسلامی در میان سایر نظام‌هایی که در دنیا وجود دارد، برتری‌های بسیار چشمگیری دارد و در طول تاریخ کشور ما تنها حکومتی است که به ملتش عزت بخشیده است.

رأیی که می‌دهیم جزو مهمترین اعمال و رفتارهای ماست، بنابراین ما مسؤولیم نه فقط برای عصر و زمان خودمان، نسبت به آیندگان هم مسؤولیت داریم. بنابراین در انتخاب‌مان هم باید دقت کنیم.

در انتخاب یا باید خودمان تحقیق عالمانه کنیم یا با کمک و مشورت از افرادِ آگاهِ مورد اعتماد

اگر انتخاب عالمانه کردیم، وظیفه‌مان را انجام دادیم، ولی انتخاب‌مان نادرست بود، نزد خدای متعال حجت و عذر داریم

اما اگر انتخاب عالمانه نباشد، اگر درست باشد، سهم قابل توجهی نداریم چون شانسی عمل کردیم و اگر خطا باشد، قطعاً و یقیناً مسؤولیم

چون رأی دادن کار بسیار مهم و دارای آثار بسیار، هم در عصر خودمان و هم در عصر آینده است، از عبادت‌های بزرگ است، بنابراین قصد قربت و عبادت کنیم

---

در مورد انتخابات از جنبه‌ها و جهات متعدد می‌توان صحبت کرد که هر کدام در جای خود مهم است:

1ـ حضور همگانی و سراسری مردم به‌گونه‌ای که یکپارچگی نشان داده شود. این نه‌تنها واجب است، بلکه در شراطی که در آن هستیم، از اوجب واجبات است؛ واجب به این بزرگی نداریم.

خیلی از موارد است که واجب است، ولی من به الکفایه است؛ مثلاً رفتن سر مرزها در مقابل دشمن، یک عده بروند، از بقیه سلب می‌شود.

اما در انتخابات وجوب عینی دارد؛ در این وجوب کار به جنبه‌های سیاسی و ... نداریم، به لحاظ دینی حفظ بلاد مسلمین و کشور اسلامی واجب و از واجب‌ترین واجب‌هاست، به‌گونه‌ای که برای حفظ کشور اسلامی می‌توان جان داد.

حفظ کشور اسلامی از اوجب واجبات است، یعنی ایرانی‌ها برای حفظ کشورشان جان بدهند، شهید راه خدا هستند، و هر جای دیگر هم همین‌طور.

حفظ کشور اسلامی از حفظ احکام خدا و واجبات الهی هم مهم‌تر است. حفظ کشور اسلامی واجب است به هر قیمتی.

پس با توجه به این‌که راه دور کردن کشور از تجاوز و دست‌اندازی بیگانگان و جسارت آنان در تحریم‌ها و مشابه آن، اتحاد ملی است، یکی از بهترین جاهایی که اتحاد ملی نشان داده می‌شود، در انتخابات است.

اگر این 56 میلیون که واجد شرایط رأی دادن هستند، در انتخابات شرکت کنند، مطمئناً تا 4 سال دیگر هیچ کس با جمهوری اسلامی ایران کاری ندارد؛ اما اگر نباشد! وقتی دولت، دولت 50 درصدی است، اصلاً هیچ کس حرف او را گوش نمی‌دهد، در هیچ کجای دنیا، حتی دریغ از یک سلام خالی. این دولت هر جا که بخواهد وارد شود، باید کوتاه بیاید و امر و نهی این و آن را بپذیرد. هر کجا که در مقابل دیگران قرار می‌گیرد، آن‌ها هنوز نگفتند بنشین، او جلوتر باید بنشیند؛ هنوز نگفتند بپذیر، جلوتر باید بپذیرد، بعد از این‌که پذیرفت، آخر هم به او توسری می‌زنند.

دولت 50 درصدی این‌گونه است؛ صد بار دیگر هم اتفاق بیفتد، ما نمی‌توانیم از دولت 50 درصدی انتظار داشته باشیم در مقابل دشمنان قَدَر ایستادگی کند.

پس حفظ کشور از اوجب واجبات است و از طریق انتخابات برای یک مدت نسبتاً طولانی حفظ می‌شود. همراهی و اتحاد مردم برای حفظ کشورشان، دشمن را ناامید می‌کند؛ یکی این است و دیگری قدرت نظامی. این دو باید شانه به شانه باشند. یعنی صرفاً حضور مردم به‌تنهایی کفایت نمی‌کند؛ حضور مردم و نیروی نظامی قوی، اگر کنار هم باشند، کشور ما محفوظ و مصون خواهد بود.

2ـ نظام ما جمهوری اسلامی است. ما انتظار نداریم که جمهوری اسلامی یک حکومت الهی باشد که تمام اراد‌ه‌های الهی در آن تحقق پیدا کند. این جز در عصر ظهور امام زمان علیه الصلات و السلام هرگز تحقق پیدا نمی‌کند و هرگز هم تحقق پیدا نکرده.

در گذشته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حکومت داشتند، امیر المؤمنین علیه الصلات و السلام نزدیک پنج سال حکومت داشتند، آن‌که ما فکر می‌کنیم و انتظار داریم که ایده‌آل هست، اصلاً تحقق پیدا نکرده. وقتی در جامعه اسلامی در حضور پیامبر حد جاری می‌شود، این نشان‌دهنده این است که احکام الهی نادیده گرفته می‌شود؛ یعنی در زمان پیامبر هم آنی که ما فکر می‌کنیم در عصر ظهور ان شاء الله انجام می‌شود، انجام نشده است و امکان ندارد انجام بشود.

درست است که چشمان دولت و حکومت باید باز باشد، به جای دو چشم باید هزاران چشم داشته باشد، اموال، احترام و قدرت مردم و بیت المال محفوظ باشد، اختلاس نشود ولی اصلاً فکر نکنید ما به‌گونه‌ای در دنیا رفتار کنیم که اختلاس نشود ولی می‌توانیم هزینه اختلاس را بالا ببریم، به‌گونه‌ای که کسی که اختلاس می‌کند، هم خودش و هم جد و آبائش بلرزند.

در زمان امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام چه اندازه اختلاس کردند! بیت المال را شب بار می‌کردند و روی چند تا شتر پول‌های نقد را می‌بردند؛ مکرر و مکرر اتفاق افتاده. البته این عامل مال حکومت نیست، مال همراهی نکردن و حمایت نکردن مردم است. امیرالمؤمنین که به‌تنهایی نمی‌تواند کشور اداره کند. چنان‌که مقام معظم رهبری این‌همه تذکر می‌دهد، پیوسته و مکرر، طبعاً اگر مردم، دولت و حکومت‌گران گوش به فرمان باشند، قطعاً و یقیناً این‌گونه نخواهد شد.

بنابراین نظام ما نظامی است که در میان سایر نظام‌هایی که در دنیا وجود دارد، برتری‌های بسیار چشمگیری دارد. علاوه بر این در طول تاریخ کشور ما تنها حکومتی است که به ملتش عزت بخشیده است. قبل از اسلام را خبر نداریم که چگونه بوده. ولی در دوران اسلامی که یک زمان دست بنی امیه و بنی عباس بوده، بعد ایرانی شده، مثلاً به آل بویه،  طاهریان، غزنویان و ... رسیده است و همین‌طور تا الان، در هیچ دوره‌ای ایران و مردم ایران این عزت را نداشتند که نسبت به بقیه دنیا یک درصدند ـ هم زمینشان و هم جمعیتشان و هم نسبتاً درآمدشان ـ و نقششان هم به اندازه یک درصد باید باشد ـ تازه اگر یک درصد باشد، عادلانه است، یعنی کشور قوی است که توانسته یک درصد نقش جهانی داشته باشد ـ در حالی که الان نقش ایران چندین برابر آن اندازه‌ای است که باید داشته باشد.

این‌که بسیاری از مسایل مهم در منطقه و در آسیا و آسیای میانه بلکه جاهای دیگر بدون دخالت و موافقت ایران قابل حل نیست، این‌ها نشان‌دهنده عظمتش است. حفظ چنین حکومتی ولو اینکه ایده‌آل نباشد و انتظار ایده‌آل بودن هم نباید داشته باشیم، ـ البته انتظار فساد هم نداریم ـ واجب است، باز واجب‌ترین است که می‌توان برای حفظ آن جان داد، انسان‌ها، بهترین نفوس پاک و زکی به شهادت برسند.

بنابراین در انتخابات این دو تأمین می‌شود یعنی حفظ کشور و جمهوری اسلامی و حفظ عزت عمومی در این انتخابات تأمین می‌شود ولو چند سالی.

3ـ نکته دیگر این است که رأیی که می‌ دهیم جزو مهمترین اعمال و رفتارهای ماست. صرفاً این نیست که ما زید را انتخاب کردیم، نشد، عمر را انتخاب کردیم، بد شد. این انتخابی که می‌کنیم، انتخاب منِ یک نفر نیست، می‌شویم دو نفر، سه نفر، ده نفر، بیست میلیون نفر. انتخاب این بیست میلیون نفر یک نفر را روی کار می‌آورد که نه چهار سال سرنوشت ما دست اوست، بلکه نسل‌های آینده هم تحت تأثیر آن هستند. اگر ما کسی و کسانی را انتخاب کنیم که مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را حل کند، چهار سال آینده هم در راحتی‌اند، چهل سال آینده هم متأثر از این هستند. اگر کسی را انتخاب کنیم که روی حساب و کتاب و دقت نباشد، بنابراین ما مسؤولیم نه فقط برای عصر و زمان خودمان، نسبت به آیندگان هم مسؤولیت داریم. بنابراین در انتخاب‌مان هم باید دقت کنیم.

در انتخاب یا باید خودمان تحقیق کنیم، تحقیق عالمانه همراه با علم، اطلاعات و آگاهی. فردی را انتخاب کنیم که شایسته‌ترین باشد یا با کمک و مشورت از افرادِ آگاهِ مورد اعتماد افرادی را انتخاب کنیم که بهترین باشند.

حال اگر ما چه خودمان انتخاب کردیم، ولی عالمانه، چه از دیگران کمک گرفتیم عالمانه، وظیفه‌مان را انجام دادیم، ولی انتخاب‌مان نادرست از کار درآمد، آنجا نزد خدای متعال حجت و عذر داریم. اما اگر انتخاب خودمان عالمانه نباشد یا از عالمان متعهد، متدین و آگاه مشورت نگرفته باشیم، اگر درست باشد، سهم قابل توجهی نداریم چون شانسی عمل کردیم، یعنی کارمان روشمند نبوده و اگر خطا باشد، قطعاً و یقیناً مسؤولیم و باید همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند به هر که می‌خواهید، رأی بدهید ولی جوابش را نزد خدای متعال آماده کنید. آماده کردن جواب هم امر اعتباری نیست که ما یک چیزی بگوییم و بالاخره از آنجا رد شویم. آنجا «ان الناقد بصیر بصیر»، آن کسی که آنجا محاسبه می‌کند، خیلی ریزبین است.

4ـ نکته آخر این است که با توجه به این‌که این کار ما، کار بسیار مهم و قابل توجه و دارای آثار بسیار، هم در عصر خودمان و هم در عصر آینده است، از عبادت‌های بزرگ است. در نتیجه وقتی که می‌رویم رأی بدهیم، از همان آغاز که از خانه بیرون می‌رویم، قصد قربت و عبادت کنیم تا وقتی که اسم هر کسی را که شناختیم و مورد توجه، موثق و مورد اعتماد و شایسته هست را انتخاب می‌کنیم، تا آن لحظه آخر قصد عبادت داشته باشیم، ان شاء الله که خیر دنیا و آخرت را هم داشته باشد.