(41) کار بدون نتیجه در عالم تکوین امکان‌پذیر نیست

حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

کتاب توحید ـ درس 41 ـ 12/ 10/ 95

شرح اصول کافی درس 159

   

کار بدون نتیجه در عالم تکوین امکان‌پذیر نیست

ادامه [حدیث 32] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو النَّصِيبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَقَالَ نِسْبَةُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ أَحَداً صَمَداً أَزَلِيّاً صَمَدِيّاً لَا ظِلَّ لَهُ يُمْسِكُهُ وَ هُوَ يُمْسِكُ الْأَشْيَاءَ بِأَظِلَّتِهَا عَارِفٌ بِالْمَجْهُولِ مَعْرُوفٌ عِنْدَ كُلِّ جَاهِلٍ فَرْدَانِيّاً لَا خَلْقُهُ فِيهِ وَ لَا هُوَ فِي خَلْقِهِ غَيْرُ مَحْسُوسٍ وَ لَا مَجْسُوسٍ لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ عَلَا فَقَرُبَ وَ دَنَا فَبَعُدَ وَ عُصِيَ فَغَفَرَ وَ أُطِيعَ فَشَكَرَ لَا تَحْوِيهِ أَرْضُهُ وَ لَا تُقِلُّهُ سَمَاوَاتُهُ حَامِلُ الْأَشْيَاءِ بِقُدْرَتِهِ دَيْمُومِيٌّ أَزَلِيٌّ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَغْلَطُ وَ لَا يَلْعَبُ وَ لَا لِإِرَادَتِهِ فَصْلٌ وَ فَصْلُهُ جَزَاءٌ وَ أَمْرُهُ وَاقِعٌ لَمْ يَلِدْ فَيُورَثَ وَ لَمْ يُولَدْ فَيُشَارَكَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ.

مروری بر انواع اراده الهی و گونه‌های تحقق آن: گاهی اراده الهی به چیزی به‌طور مطلق تعلق می‌گیرد و گاهی با شرایط و حدود و قیود آن چیز.

بنابر تحقیق، مراد بالتبع برای خدای متعال معنا ندارد؛ هرچه که خدای متعال می‌خواهد و طلب می‌کند و بدان رغبت دارد، حقیقتاً آن را می‌خواهد. سرّش آن است که هرچه که به نظر ما بد، نادرست و ناصواب می‌آید، تجلیات اسمای ذاتی و صفات خدای متعال است.

آنچه را که خدای متعال می‌خواهد، این خواستن هم مشروط و غیر مشروط، مقید و غیر مقید، به ذات خدای متعال برمی‌گردد و هیچ مانعی برای تحقق اراده خدای متعال وجود ندارد

بنابراین که عبارت «فضله جزاء» باشد، بخشی از فضل الهی جزا و پاداش است و بخشی دیگر امتنان

تعبیر دیگر این است که به‌طور کلی اگرچه به فضل الهی، جزا اطلاق می‌شود ولی جزا به معنای استحقاق نیست، بلکه به معنای امتنان و لطف و رحمت است؛ بر این اساس هم فضل پیش از عمل و هم فضل بعد از عمل را شامل می‌شود

چون مجموعه عالم هستی نسبت به خدای متعال عین تعلق، لطف، فعل، فضل و عنایت خداست، چیز مستقل نیست تا از خدا طلبکار باشد. طبعاً بر این اساس اگر خدای متعال چیزی به عنوان پاداش به او داد، امتنان و منت الهی است، نه استحقاق

کار با نتیجه‌اش رابطه تکوینی دارد، بنابراین بدون پاداش نخواهد بود

کار بدون نتیجه در عالم تکوین امکان‌پذیر نیست

تعالیم دینی ضمن این‌که قرارداد و اعتباریات است، قراردادهایی است که ریشه در تکوین دارد

رابطه بین هست‌ها و بایدها و رابطه تکوین و تشریع، ضرورت بالقیاس است، نه ضرورت بالغیر

بنابراین لطف خدای متعال ضرورت دارد و واجب است قطعاً و یقیناً، عمل بنده هم واجب است قطعاً و یقیناً، اما در عین حال نه نافی امتنان است، نه مُثبِت استحقاق

بررسی تحقق فصل در اراده و نفی در عزیمت الهی

بنابراین که عبارت «فصله جزاء» باشد، موانعی که در حوزه تحقق اراده الهی به‌وجود می‌آید، کیفرهایی است که برای بنده تعیین شده است؛ این معنای متعارف است

اما معنای دقیق این است که به ظاهرِ آنچه که از سوی خدای متعال بر بنده نازل و به او عطا می‌شود، نگاه نکنید؛ گاهی ظاهر تلخ است و باطن شیرین و گاهی بالعکس؛ گاهی مأمورٌ به است و خدا خواسته است که انجام بدهید، ولی در واقع نخواسته است؛ گاهی نخواسته است که انجام بدهید ولی در واقع این‌گونه نیست

در عوالم قبل تمام کسانی که به ظاهر مستکبر و متمرد و اهل عصیان هستند، در مقابل انسان کامل ذلت و مسکنت حقیقی را پذیرفته‌اند؛ یعنی می‌بینند که عین ربط به انسان کامل هستند؛ بنابراین به بهترین تعبیر می‌توان گفت «و بخع کل متکبر لطاعتکم»

مقصود از امر الهی و اطاعت از آن در روایت شریف

اشاره: «لمن الملک الیوم لله الواحد القهار»؛ خدای متعال هم از طرف خود گفته است و هم از طرف مراتب وجودی و افعال خود

آیا می‌شود خدای متعال چیزی را که نخواسته است، مورد امر قرار دهد؟

آیا ممکن است امر الهی اطاعت نشود؟

با مثال‌های طبیعی نباید معارف ماورای طبیعی را تفسیر کرد و سبب یأس خلق شد

اهمیت کلم طیب و اعتقاد درست

 

 

 صوت (دریافت)

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)