(40) تمام افعال خدای متعال بدون استثناء معجزه است

حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

کتاب توحید ـ درس 40 ـ 12/ 10/ 95

شرح اصول کافی درس 158

   

تمام افعال خدای متعال بدون استثناء معجزه است

ادامه [حدیث 32] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو النَّصِيبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَقَالَ نِسْبَةُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ أَحَداً صَمَداً أَزَلِيّاً صَمَدِيّاً لَا ظِلَّ لَهُ يُمْسِكُهُ وَ هُوَ يُمْسِكُ الْأَشْيَاءَ بِأَظِلَّتِهَا عَارِفٌ بِالْمَجْهُولِ مَعْرُوفٌ عِنْدَ كُلِّ جَاهِلٍ فَرْدَانِيّاً لَا خَلْقُهُ فِيهِ وَ لَا هُوَ فِي خَلْقِهِ غَيْرُ مَحْسُوسٍ وَ لَا مَجْسُوسٍ لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ عَلَا فَقَرُبَ وَ دَنَا فَبَعُدَ وَ عُصِيَ فَغَفَرَ وَ أُطِيعَ فَشَكَرَ لَا تَحْوِيهِ أَرْضُهُ وَ لَا تُقِلُّهُ سَمَاوَاتُهُ حَامِلُ الْأَشْيَاءِ بِقُدْرَتِهِ دَيْمُومِيٌّ أَزَلِيٌّ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَغْلَطُ وَ لَا يَلْعَبُ وَ لَا لِإِرَادَتِهِ فَصْلٌ وَ فَصْلُهُ جَزَاءٌ وَ أَمْرُهُ وَاقِعٌ لَمْ يَلِدْ فَيُورَثَ وَ لَمْ يُولَدْ فَيُشَارَكَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ.

محسوس: چیزی که با حواس ظاهری درک می‌شود و مجسوس: چیزی که با حواس باطنی ادراک می‌شود

خدای متعال نه به واسطه حواس ظاهری ادراک می‌شود و نه به‌واسطه حواس باطنی و به‌طور کلی حوزه ادراک خدا، حوزه حس نیست؛ چنان‌که حوزه وهم، خیال و عقل هم نیست

خدای متعال مدلول هیچ دالّ و محکی هیچ واژه‌ای نیست؛ واژگانی که انسان محدود وضع کرده، برای اشیای محدود است

امر متناهی با افزایش تبدیل به نامتناهی نمی‌شود، چنان‌که امر نامتناهی با کاهش، متناهی نمی‌شود

اما در انواع ادراک‌های معنوی، مشاهدات صوری به چیزی تعلق می‌گیرد که قابلیت شکل‌دار شدن و ارایه در قالب‌های مفهومی و حسی را داشته باشد

اما در مشاهدات معنوی اگر انسان به درجه‌ای از سعه وجودی برسد که حدود وجودی او شکسته شده باشد و انانیت درباره او صادق نبود و فقط هوهویت برای او صادق بود، چون خود نامتناهی‌اند، البته هرچه می‌بینند و می‌گویند نامتناهی است   

اشاره به «سبحان الله عما یصفون الا عبادالله منهم المخلَصون» و نامتناهی بالاصاله و بالتبع

آیا مخلَصین ذات خدا را مشاهده می‌کنند؟

سرّ آشکار نشدن ذات غیبی آن است که چنان آشکار و واضح است که از فرط ظهور کسی نمی‌تواند او را مشاهده کند

آیا رؤیت خدای متعال امکان‌پذیر است؟ بحثی در رؤیت

وجوه خدای متعال نامتناهی است؛ مراتب وجوه خدای متعال

عبرت «لاتدرکه الابصار»، گزاره بدون سور و مهمله است

هرچه نور شدیدتر و دارای مرتبه عالی‌تر باشد، نزدیک‌تر است؛ چنانچه هرچه نزدیک‌تر باشد، شدیدتر است؛ بنابراین قرب نتیجه علوّ درجه خدای متعال است

هرچه نور نزدیک‌تر باشد، از چشم پوشیده‌تر خواهد بود؛ زیرا دنوّ نور سبب غلبه اشراق و تابیدن نور بر چشم است و اگر اشراق نور غلبه پیداکند، ابزار مشاهده مقهور و قوه ادراکی مغلوب می‌شود

پس اگر خدای متعال نزدیک بیاید، ما او را نمی‌بینیم و اگر دور برود، می‌توانیم او را ببینیم؛ «عَلَا فَقَرُبَ وَ دَنَا فَبَعُدَ»

عصیان علت مغفرت است و از نتایج قطعی و تخلف‌ناپذیر معصیت، مغفرت است؛ مغفرت نتیجه عصیان است

لطافت بیانات دینی (آیات قرآنی و بیانات روایی) به‌گونه‌ای است که هم اصل مطلب را بیان کرده باشد و هم سبب تجرّی نشده باشد

همچنان‌که ملکه‌ای از طریق تکرار پدید می‌آید، از طریق عدم تکرار و فاصله گرفتن از مبدأ تکرار، از بین می‌رود؛ بر این اساس ملکات از بین رفتنی هستند، بستگی دارد که چقدر استحکام پیدا کرده باشند

تعریضی بر اتهام مجوسیت به ایرانی‌ها از سوی اعراب؛ بت‌پرستی به مراتب بدتر از مجوس بودن است؛ ثانیاً ایرانی‌ها زرتشتی بودند و زرتشت یکی از پیامبران الهی است

قرآن اگر عربی باشد، عجم ایران می‌آورد ولی اگر فارسی باشد، عرب ایمان نمی‌آورد و این صریح قرآن است

خدای متعال جسم و جسمانی نیست، بنابراین نه داخل در زمین است و نه آسمان؛ نه محاط زمین است، نه آسمان

دیمومیت برابر است با سرمدیت

خدای متعال پیشینه و پسینه عدمی ندارد

نسیان عبارت است از قرار گرفتن حجاب بین عالم و معلوم و مربوط به جسم و موجودات جسمانی است؛ بر این اساس خدای متعال نسیان ندارد

با توجه به این‌که مجموعه موجودات عین ربط و وجه خدای متعال هستند و بین وجه و صاحب وجه تفاوتی نیست، بنابراین نسیان درباره خدای متعال امکان‌پذیر نیست.

لازمه انتساب نسیان به خدای متعال، عدم علم حضوری او به ذات خود و موجودات است

خدای متعال نسیان ندارد ولی رفتار او با بندگان رفتار ناسی است، یعنی گناهان بندگان را نادیده می‌گیرد

اگر قرار باشد که محاسبه دقیق باشد، جز مخلَصین که میزانی برای آن‌ها اقامه نمی‌شود بلکه در عالم قیامت احضار نمی‌شوند، بقیه هر اندازه که کم گناه باشند، کسی نمی‌تواند نجات پیدا کند. البته این به این معنا نیست که همه مانند هم هستند

تفاوت لهو و لعب

بر اساس توحید فاعلی که فاعل حقیقی و قریب همه کارهای همه موجودات در همه مراتب همه عوالم هستی خدای متعال است، یا در عالم لهوی انجام نمی‌شود یا اگر می‌شود، بر اساس توحید فاعلی معنای دیگر و دقیق‌تر و گستره‌تری دارد

تمام افعال خدای متعال بدون استثناء معجزه و خارق العاده است و سختی و آسانی در آن معنا ندارد

 

 

 صوت (دریافت)

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)