مسلک اول: اموری که برای همه علوم لازم است؛ امور عامه - فصل نهم: وجود رابطی (وجود فی غیره)

فصل نهم: وجود رابطی (وجود فی غیره)

رابطه میان علت و معلول مانند رابطه میان موضوع و محمول در قضیه است.

بین منطقیین و فلاسفه اختلاف است که نسبت حکمیه جزء شرایط قضیه است یا از اجزاء آن.

علامه: قضیه سالبه، دو جزئی است و حکم ندارد؛ قضیة بدیهی، سه‌جزئی است ولی نسبت حکمیة ندارد؛ نسبت حکمیه از شرایط قضیه نظری است.

 

(ص79) معانی وجود رابطی در منطق و فلسفه

1ـ رابط در قضیه موجبه که طرفین قضیه را به هم ربط می‌دهد (است) در برابر وجود محمولی.

در گذشته به وجود فی غیره و وجود لغیره، رابطی می‌گفتند. ملاصدرا برای پرهیز از این اشتراک، به وجود فی غیره، رابط و به وجود لغیره، رابطی می‌گوید.

2ـ پس معنی دوم وجود رابطی، وجود لغیره است، اعم از این‌که نفسی باشد یا ناعتی.

نظر نهایی ملاصدرا: وجود رابطی یا فی غیره دو مصداق دارد: 1ـ وجود رابط در قضایا که عین ربط به موضوع و محمول است و غیر از ربط نقشی ندارد. 2ـ وجودی که عینی و حقیقی است ولی عین ربط به علت است. این وجود اعم از ذات، صفت، جوهر و عرض است.

تفاوت وجود رابط با وجود محمولی، نوعی است بلکه تنها اشتراک در لفظ دارند.

هلیات بسیطه، وجود رابط ندارند.

 

تفاوت معنای اول و دوم رابطی

معنای اول، معنای حرفی است که همان نسبت است و نمی‌توان آن را مستقل تصور کرد، ولی معنای دوم با این‌که با غیر رابطه دارد، معنای اسمی است و می‌توان آن را مستقل تصور کرد.

(نظر نهایی صدرا: این تفاوت در ظاهر است، زیرا چیزی که عین ربط باشد، هیچ حکم استقلالی ندارد و تصور استقلالی آن هم استقلالی نیست، هرچند تصورکننده بدان توجه ندارد).

تنها خدا وجود فی نفسه است و بقیه رابط و فی غیره‌اند.

 

[1]ـ برای شرح تشارک رجوع کنید به مقاله «تشارک میان حد و برهان و بررسی تطبیق آن با دیدگاه نهایی ملاصدرا»، مجله معارف منطقی، ش1، زمستان 93.