منزل پنجم؛ پرهيز از آزردن دل - اركان مهرورزي
اركان مهرورزي
دوستي و اظهار آن بر دو امر استوار است؛ يكي نظري و ديگري عملي. ركن نظري مهرورزي، معرفت است؛ بدانيم كه بندگان خدا، بندگان خدايند نه غير خدا. محبّت به بندگان خدا، يا عين محبّت خداست و يا نتيجهی آن، زيرا كه محبّت خدا لوازمي دارد كه يكي از آنها محبّت به بندگان اوست. محبّت به هر چيزي، محبّت به لوازم آن هم هست. اگر كسي را دوست داشته باشيم، دوستان و بستگان او را نيز بايد دوست بداريم، در غير اين صورت، محبّت نيست، منفعتطلبي است، ارضاي غريزه است نه دوستي. اگرچه برخي بر ارضاء غرايز نيز نام محبّت مينهند، ولي ما را با آنان چه كار؟
راه عملي اين است، دل خويش را نرم سازيم، عواطف خود را پرورش دهيم، با فقرا بيشتر نشست و برخاست داشته باشيم، از آنان بيشتر دلجويي كنيم، چنانكه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
مَن أنكَرَ مِنكم قَساوَة قَلبِه فَليَدُن يَتيماً فَليُلاطِفُه وليَمسَح رأسَه يَلينَ قلبَه بإذنِ الله؛[12]اگر خواهي كه دلت نرم شود، به فقرا رسيدگي كن، نيازهايشان را در حد توان برطرف كن، از يتيم دلجويي كن، نيازهاي عاطفي او را برآورده ساز، نيازهاي مالي او را برطرف كن. البته فراهم ساختن خوراك و پوشاك براي نيازمندان، يكي از بهترين و مؤثّرترين راههاي نرم ساختن دل و تلطيف باطن است، ولي منحصر به فرد نيست.
اگر همه بينيازند و فقيري وجود ندارد، يا اگر هست ولي در دسترس نيست يا شناخته شده نيست، ميهماني كردن بيقصد و غرض ساير بندگان خدا نيز اندكي كمتر، ولي همين نتيجه را دارد. يك شام بدهيم كه شامي بخوريم، معامله است و اگر پسنديده هم باشد، به موضوع مورد بحث ما ارتباطي ندارد. آنچه در اين موضوع قابل سفارش است، اين است كه بيقصد و غرض، ديگران را به ميهماني دعوت كنيد و اگر قصدي هست، خدمت به بندگان خدا، تكريم و بزرگداشت آنها، شاد كردن آنها باشد و بس.
در خبر ديگر چنين آمده است: إن أرَدتَ أن يَلينَ قلبَك، فَاطعَم المسكينَ وامسَح رأسَ اليَتيم و أطعِمه.