منزل پنجم؛ پرهيز از آزردن دل - جبران دل‌آزاري

جبران دل‌آزاري

آزردن دل ديگران كفّاره ندارد. بر خلاف بسياري از گناهان كه قابل جبران است، آزردن دل ديگران چنين نيست. اگر كسي مال ديگري را به ستم از ميان برده باشد يا آن را تصرّف كرده باشد، با بازگرداندن آن و جبران خسارت مادي و معنوي، پيامدهاي آن گناه از ميان خواهد رفت، ولي شكستن دل ديگران چنين نيست. شكستن دل، قابل جبران نيست، چون ترميم دل شكسته ممكن نيست و بازيافت آن نشايد. به سبوي شكسته‌ی بندزده بنگريد. اگرچه به‌ظاهر به حال نخست خود بازگشته است، ولي اگر صداشناس باشيد و به صدايش گوش فرادهيد، خواهيد ديد كه صدايش كاملاً تغيير كرده است. هرگز دلي را نيازاريد كه عالم آزرده مي‌شود.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: مَن أحزَنَ مؤمناً ثمّ أعطاهُ الدّنيا، لم‌يَكُن ذلك كَفّارَتَه و لم‌يؤجَر عليه؛[15]كسي كه مؤمني را اندوهگين سازد، آن‌گاه دنيا را به او ببخشد، اين بخشش گناه او را جبران نمي‌كند و پاداشي هم ندارد.

مگر نه اين است كه دل بندگان خدا، حرم و خانه‌ی اوست؟ تعدّي و تجاوز به خانه‌ی خدا دور از خرد است، زيرا تجاوز به خانه، رنجش صاحبِ خانه را به دنبال دارد. صاحبِ خانه يا محبوب است و يا منتقم. كجاست خردمندي كه با محبوب در‌اويزد يا با منتقم قهّار بستيزد؟!

ز خود هرگز نيازارم دلي را

 

كه مي‌ترسم در او جاي تو باشد

امام رضا از پيامبر (صلوات الله عليهما) نقل مي‌كند كه: مَن إستَذَلَّ مُؤمناً أو حَقَرَه لِفَقرِه و قِلَّةِ ذاتِ يَدِه شَهَّرَه الله يومَ القيمة ثمّ يُفضِحُه؛[16]هر كسي مؤمني را خوار سازد يا به خاطر تهيدستي و ناتواني‌اش كوچك شمارد، خداوند او را در قيامت به همگان معرفي‌اش مي‌كند، آن‌گاه رسوايش مي‌سازد.

هم‌چنين فرمودند: مَن آذي مُؤمناً بِغَير حقٍّ فَكَأنّما هَدَمَ مَكّةَ و البيتَ المَعمور عشرةَ مَرّات وكأنّما قَتَلَ ألفَ مَلكٍ من المقرّبين؛[17]آن‌كه بدون حق مؤمني را برنجاند، مانند اين است كه خانه كعبه و بيت المعمور را ده بار ويران كرده باشد و مثل اين است كه هزار ملك از ملائكه مقرب الهي را به قتل رسانده باشد. چنين كسي در واقع حرم حقيقي خداي را ـ كه هزاران بار از خانه خشتي و گلي منسوب به او برتر و عزيزتر است ـ ويران كرده است. چنين كسي به آزار كسي پرداخته است كه قبله همه‌ی عالم و مسجود آسمانيان است.

شاد ساختن دل ديگران نيز همتا ندارد. همان‌گونه كه دل شكستن نه تنها هنر نمي‌باشد، بلكه نشان نهايت بي‌هنري است، شاد ساختن دل به‌ويژه دل مؤمن، نشان هنرمندي است. آثار پسنديده آن در دنيا و آخرت قابل توجّه است.

امام رضا از پدرش امام صادق (صلوات الله عليهم اجمعين) نقل فرمودند: أوحَي الله عزّوجلّ إلي داودَ عليه السلام: إنّ العبدَ من عبادي لَيَأتيني بالحسنةِ فاُدخِلُه الجنّةَ قالَ: رَبّ و ما تلك الحسنة؟ قال: يُفَرّجُ من مؤمنٍ كُربةً و لو بتَمرَةٍ. قال: فقالَ داود عليه السلام: حقٌ لِمَن عَرَفَك أن لايَقطَعَ رَجائَه عنك.[18]

خداي متعال به حضرت داود وحي فرستاد: هرگاه بنده‌اي از بندگان من رفتار نيكي انجام داده باشد، او را به بهشت وارد سازم. داود پرسيد: آن رفتار نيك چيست؟ خداي فرمود: غمي از مؤمني زدودن، اگرچه با دانه‌ی خرمايي باشد. داود (علیه السلام) گفت: حقّاً كه اگر كسي تو را شناسد، نمي‌توان از تو نااميد باشد.