منزل ششم؛ دوستی - شباهت، عامل دوستي

شباهت، عامل دوستي

به اصل بحث خود بر مي‌گرديم. دوستي سبب شباهت مي‌شود و شباهت‌‌ها سرنوشت‌سازند، تا جايي كه فرموده‌اند:

مَن تَشبَّهَ بقَومٍ فهو منهم[21] و مَن أحبَّ شيئاً حُشِرَ معه؛[22] كسي كه به گروهي شباهت داشته باشد، از آن‌ها محسوب مي‌شود. در واقع چون از آن‌هاست، بدان‌ها شباهت دارد و كسي كه چيزي را دوست داشته باشد، با او خواهد بود و با او محشور مي‌شود.

دوستي نه‌تنها سبب شباهت‌هاي عميق دنيوي مي‌شود، بلكه تأثيرات اخروي عيان و آشكار دارد. خوشا به حال آنان‌كه در انتخاب دوست، بيشترين دقت را به عمل مي‌آورند و خوشا به حال آنان‌كه دوستانشان، بهترين خلق خداست و خوشا به حال آنان‌كه خاندان پيامبر (صلوات الله عليهم اجمعين) و پيروان و مواليان آن‌ها را به عنوان دوست انتخاب كرده‌اند كه از ثمرات ناخودآگاه اين دوستي برخوردار خواهند شد.

اميرمؤمنان (صلوات الله عليه) به نوف بكالي فرمودند: يا نوفُ مَن أحَبَّنا كانَ مَعَنا يومَ القيمةِ و لو أنّ رجُلاً أحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ الله معه؛[23]اي نوف! كسي كه ما را دوست بدارد، در قيامت با ما خواهد بود و اگر كسي سنگي را دوست بدارد، خداوند او را با آن سنگ محشور مي‌كند.

همان‌گونه كه مي‌دانيم، حشر اخروي، امري اعتباري و قراردادي نيست، بلكه بر اساس واقعيات عيني و نفس الامري ظهور و تحقق دارد. بر اين اساس، كسي كه سنگي را دوست داشته باشد يا هر چيز ديگري را، چون به آن شباهت دارد، حكم آن‌ها يكسان خواهد بود؛ اگر با سنگ شباهت نداشت كه به آن دل‌بسته نمي‌شد.

دوست داشتن كفار، منافقان و اهل گناه نيز همين نتيجه را دارد و بر اساس همين اصل تفسيرپذير است. كسي كه به گنه‌كاري دل بسته است، به خاطر شباهت به اوست كه اين دل‌بستگي پديد آمده است، از اين‌رو بايد از تقليد و تشبّه سطحي ظاهري نيز به كفار و گناه‌كاران پرهيز نمود.

ناريان مر ناريان را طالبند

 

نوريان مر نوريان را جاذبند