منزل هفتم؛ خوراک

يكي از مهم‌ترين گام‌هاي سالك در مسير حركت خويش به سوي اتّصاف به اسماء و صفات خدا، رعايت و دقّت در خوردن است. خوردن از جهات متعدّدي اهمّيت دارد:

1ـ از اين جهت كه شكم ريشه شهوت، بلكه بيخ و بن همه‌ی غرايز است و راحت‌ترين راه كنترل آن‌ها و به‌ويژه شهوت، كنترل شكم است. خشكاندن درخت تنومند شهوت كه شاخه‌هاي آن فكر و ذهن و خاطر و نيّت و عمل انسان را فرا مي‌گيرد و هيچ بخشي از وجود انسان را رها نمي‌كند، جز از طريق خشكاندن ريشه آن كه خوراك است، امكان‌پذير نيست.

2ـ يكي از مهم‌ترين چاه‌هايي كه در مسير سالك وجود دارد كه به آساني از آن نمي‌توان رهايي يافت، چاه غفلت است كه حتي آنان‌كه به ذكر و انواع آن آشنا و پيوسته در ياد خدا هستند نيز به آساني از اين چاه نجات نمي‌يابند. خوراك و شكم از مهم‌ترين عوامل غفلتند و وارستگان از آن اندكند.

3ـ همچنين يكي از مهم‌ترين مقاصد سالك، توحيد و مراتب مختلف آن است و نفي غيريّت، خواه در افعال و خواه در صفات و خواه در ذات، هم‌چون قلّه‌هاي سر برافراشته‌اي هستند كه اهل سلوك با ديدن آن‌ها و مشاهده سختي‌ها و گردنه‌هاي خطرناك آن به نااميدي نزديك مي‌شوند و اگر نباشد لطف خداي متعال، مأيوس مي‌گردند. شكم و خوراك يكي از عوامل فرو افتادن در غيريّت و دور شدن از توحيد است.

4ـ و نيز از آن‌جا كه خوردن و مراحل پس از آن مانند هضم و جذب و دفع و ساخت و سازهاي بدني، اگرچه امري طبيعي است، ولي همه به تدبير نفس انجام مي‌گيرد، از اين‌رو هرچه اين نوع كارها بيش‌تر باشد، تدبير آن بيش‌تر خواهد بود.

خوراك و شكم از عوامل اشتغال‌زاي نفس است و خلوت آن را از ميان مي‌برد و در نتيجه توان توجه به خود و اشتغال به كمالات ويژه خود را از دست مي‌دهد و به تيمار شكم و شهوت مي‌پردازد و در رديف چرندگان و درندگان قرار خواهد گرفت و استعداد خود را براي فراهم ساختن خوردن بهتر و بيش‌تر، هضم و جذب بهتر و بيش‌تر و تنازع براي اين‌گونه امور به كار خواهد برد، همان‌گونه كه چرندگان و درندگان چنين مي‌كنند. از اين‌رو شكم و آن‌چه مربوط به آن است، در نفي خلوت تأثير شگرفي دارد و مانع بزرگي در راه سلوك است.

5ـ مهم‌ترين ابزار سالك در مسير سلوك الي الله و نيز آماده‌ترين امكانات وي براي حركت و صعود و عروج از دنيا و خروج از تنگناهاي طبيعت، رغبت نفس است، چنان‌كه بزرگ‌ترين مانع وي نيز همين است.

اين‌كه نفس سالك به چه چيزي رغبت دارد و به چه چيزهايي بي‌رغبت است، از مهم‌ترين خوشبختي‌ها و يا بدبختي‌هاي اوست. اگر رغبت به صلاح و سداد و صعود و عروج و همراهي و پيش‌روي در صفوف اهل ملكوت داشته باشد، بدون كم‌ترين سختي و زحمتي، رهوارترين مركب را دارد و بدون كم‌ترين كوششي، بهترين ابزار را دارد و اگر غير از آن باشد نيز، چه‌بسا بدون هرگونه گناه و تقصيري، بدترين شرايط را داشته باشد.