منزل ششم؛ دوستی - معيار دوستي
معيار دوستي
با توجه به اهمّيتي كه دوستان در رشد و سعادت و يا سقوط و شقاوت همديگر دارند، بايد در انتخاب آنان دقت نمود. انتخاب دوست بايد بر اساس هدفهاي بلند باشد و نيازهاي اساسي نه نيازهاي زودگذر و هدفهاي موقّتي. از سويي بايد از دوستي كسي كه به خاطر مالي، خوراكي، پوشاكي، ترسي، گرفتاري و مانند آنها دست دوستي دراز كرده است، پرهيز نمود و در عين حال بايد به دنبال كساني كه دوستيشان براي خدا باشد گشت و عمر خويش براي آن نقد و صرف كرد.
غرض از پرهيز از دوستي با طالبان دنيا اين نيست كه اگر كسي نياز دارد يا گرفتار است، به او بيتوجه بود، بلكه بايد به رفع مشكلات و گرفتاريهاي آنها همت گماشت و در عين حال از دوستي با آنها پرهيز نمود. دوست بودن غير از همكاري با ديگران براي كاستن از گرفتاريهاي آنهاست.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: قد قَلَّ ثَلاثةَ أشياء في كُلّ زَمان، الاَخلاّء في الله و الزّوجةُ الصّالحةُ الاَليفَة في دين الله و الولدُ الرّشيد؛ فَمَن أصابَ إحدَي الثّلاثة، فقَد أصابَ خيرُ الدّارين و الحَظُّ الاَوفَر مِن الدّنياء واحذَروا تَواخِي مَن أرادَك بِطَمَعٍ أو خَوفٍ أو فَشَلٍ أو أكلٍ أو شُربٍ واطلُب مُؤاخاةَ الاَتقياء و لَو في ظلماتِ الاَرض و إن أفنَيتَ عُمرَك في طلبِهم، فإنّ اللهَ لميَخلُق بعدَ النّبيّين علي وَجهِ الاَرض أفضلَ مِنهُم و ما أنعَمَ إليه علي عبدٍ مثلَ ما أنعَمَ الله به مِن التّوفيق بصُحبَتهم. قالَ الله تعالي الاَخلاّءُ يَومئذٍ بعضُهم لِبَعضٍ عدوٌّ إلاّ المتّقين[39] و أظُنُّ أن مَن طَلَبَ في زماننا هذا صَديقاً لا عيبَ فيه، بَقيَ بلاصَديق.[40]
كساني كه به خاطر طمع مالي، رياستي و موقعيتي دست دوستي به سوي تو دراز كردهاند؛ كساني كه به خاطر ترس از دست دادن مالي، رياستي، موقعيتي، ترس از زياني، نرسيدن به منفعتي تو را به دوستي طلب كرده و برگزيدهاند؛ كساني كه به خاطر گرفتاري، درماندگي و بيچارگي دوستي تو را ميخواهند؛ كساني كه به خاطر خوردن، آشاميدن و سورچراني به دوستي با تو تمايل دارند، شايستگي كمك دارند، ولي شايستگي دوستي ندارند. به آنها كمك كنيد، در رفع گرفتاريهاي آنان بكوشيد، در كاستن از غم و اندوه آنها ياريشان رسانيد و از دوستي با آنها بپرهيزيد، ولي براي دوستي با پرهيزكاران بكوشيد، شب و روز در پي آنان باشيد، سفرها كنيد، سختيها به جان بخريد، وقت و مال و عمر هزينه كنيد تا كه به دوستي آنان دست يابيد. زيرا كه خدا پس از پيامبران، بهتر از آنان نيافريد و كسي كه به دوستي با آنان دست يابد، به خاطر همراهي با آنان به نعمتي الهي دست يافته است كه هيچكس بدان دست نيافته است. راستي چه نعمتي بزرگتر از دوستي كه آدمي را از غفلت برهاند، او را به ياد خدا بيندازد؟
امام صادق (صلوات الله عليه) فرمودند: والّذي نَفسي بِيَده، إنّ في الارض في أطرافِها مُؤمنينَ ما قدرُ الدّنيا كُلّها عندَهم تَعدلُ جَناحَ بَعوضَةٍ (ثمّ ذكر عليه السلام أوصافَهم بنحو ما ذَكَرَ اميرالمؤمنين عليه السلام أوصاف المتقين) ثمّ قال: واشَوقاهُ إلي مُجالَسَتِهم و مَحادَثَتِهم! ياكَرباهُ لِفَقدِهم و يا كشفَ كَرباه لمُجالَسَتِهم! اُطلُبوهم، فإن وَجَدتُموهم و اقتَبَستُم من نورهم، اهتَدَيتُم و فُزتُم بهم في الدّنيا والإخرة، هُم أعزُّ في النّاس مِن الكبريت الاَحمر، حُليَتُهم طولُ السّكوت و كتمانُ السرّ و الصّلاةُ و الزّكاةُ و الحجُّ و الصّومُ و المُواساةُ للاخوان في حالِ العُسر و اليُسر.[41]
به خدا قسم در گوشه و كنار زمين، مؤمناني هستند كه همه دنيا در نظرشان به قدر بال پشه نيرزد. آنگاه حضرت آنان را توصيف نمود همانگونه كه اميرمؤمنان (صلوات الله عليه) پارسايان را توصيف نمود، آنگاه فرمود: چقدر به همنشيني و گفتگوي آنها مشتاقم، چه سخت است دوري از آنها و چه لذّتبخش است همنشيني با آنها. در جستجوي آنها باشيد، اگر آنان را يافتيد و از نور آنها بهرهمند شديد، ره يافتهايد و به وسيله آنها در دنيا و آخرت نجات يافتهايد. آنان از مرواريد سرخ نايابترند. زينت و آرايش آنها سكوت پيوسته، رازداري، نماز، زكات، حج، روزه و برابري و غمخواري برادران و دوستان در سختي و راحتي است.