منزل هفتم؛ خوراک - آثار گرسنگي

آثار گرسنگي

1ـ آماده شدن دل براي مشاهده حقايق عالم آفرينش

حضرت عيسي (علیه السلام) فرمود: جَوِعّوا بُطونَكم لَعَلَّ قلوبَكم تَري ربَّكم؛[16]  شكم‌هاي خود را گرسنه بداريد، باشد كه دل‌هاي شما پروردگارتان را ببيند.

در خبر آمده است كه: جَوِعّوا بُطونَكم و عَطِّشوا أكبادَكم و ألبِسوا جِلبابَ الحُزن، لَعلَّكم تَرونَ الله في قُلوبِكم لاَنّه ليسَ عند الله شئٌ أبغَضُ من بَطنٍ مَلْآن؛[17] گرسنگي و تشنگي را بر خود هموار سازيد و لباس اندوه بر دل بپوشانيد، بسا كه خدا را با دل‌هايتان مشاهده كنيد، چه اين‌كه بدتر از شكم پر نزد خدا چيزي نيست.

2ـ از اشتغال به غير و فراموشي ياد خدا جلوگيري مي‌كند و دست‌كم كمكي به اين امر است، همان‌گونه كه گراني و پري معده سبب اشتغال به غير خداست.

رُوِيَ أنّ ابليسَ ظَهَرَ لِيَحيي بن زكريّا (علیه السلام) فَرَأي عليه مَعاليقَ مِن كُلّ شَئٍ. فَقالَ (علیه السلام) له: يا ابليسُ! ما هَذا المَعاليق؟ قالَ: هذه هِيَ الشّهواتُ الّتي أصيبُ بِهِنّ قلوبَ بَني آدم. فَقالَ (علیه السلام): هَل لي فيها شَئٌ؟ قالَ: نعم، رُبَّما أشبَعتَ فَشَغَلناك عَن الصّلاة و عَن الذّكر. قالَ (علیه السلام): هَل غير ذلك؟ قال: لا. قالَ (علیه السلام): لله عَليَّ أن لاأمَلَأ بَطني مِن طعامٍ أبداً. فقالَ ابليسُ: لله عَلَيَّ أن لاأنصَحَ مُسلماً أبداً؛[18] ابليس بر حضرت يحيي آشكار شد. ديد كه چنگك‌هاي بسياري به همراه دارد. از او پرسيد اين‌ها چيست؟

ابليس گفت: اين‌ها لذّت‌ها و شهوت‌هايي است كه دل‌هاي بني آدم را به آن تسخير مي‌كنم.

يحيي پرسيد: آيا من نيز از آن‌ها سهم دارم! ابليس گفت: آري، چه‌بسا شكمت پر شود و ما بدان وسيله تو را از نماز و ياد خدا باز داريم.

پرسيد: غير از اين هم دارم؟ گفت: نه.

 گفت: با خدا عهد بستم كه هرگز شكم خود را از غذا سير نسازم.

 ابليس گفت: من هم با خداي خود عهد بستم كه هرگز مسلماني را نصيحت نكنم.

سَيَري العَجائبَ مَن يَقِّل ثَلاثَة

 

أكلاً و نَوماً و اختلاطاً بالوَري

و يُديم ذكرَ الله في أوقاتِه

 

فيَري الالهَ و ما سواه فَلايَري

آن‌كه از خور و خواب و آميزش با خلق بكاهد و پيوسته به ياد خدا باشد، شگفتي‌ها خواهد ديد. او خدا را بيند و غير او را نبيند.

3ـ از عوامل دست‌يابي به علوم مختلف است، چنان‌كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

مَن أرادَ أن يَحفِظَ العلوم، فَعلَيه بِخَمسِ خَصالٍ: صَلوةُ اللّيلِ و لو بِرَكعَتَين، والدّوامُ عَلي الوُضوء، و التّقوي في السرّ و العَلانية و أن يَاكُلَ لِقُوّة لالِشَّهوَة و السّواك؛[19] آن‌كه مي‌خواهد علوم را فراگيرد، بايد پنج ويژگي داشته باشد: نماز شب خواندن، اگرچه دو ركعت باشد، پيوسته وضو داشتن، در نهان و عيان پرهيزكار بودن، غذا براي توان‌مندي نه براي شهوت خوردن و مسواك زدن.

آن‌چه درباره كم‌خوري گفته شد، با روزه پيوسته متفاوت است و با همه تأكيدي كه بر كم‌خوري شده است، ولي به روزه هميشگي سفارش نشده است. به سه روز، روزه در هر ماه سفارش اكيد شده است، چنان‌كه امام صادق (علیه السلام) فرمود:

صومُ ثلاثةِ أيّامٍ من كُلّ شَهرٍ، يَعدِلنَ صومَ الدَّهرِ و يُذهِبَنَّ وَحرَ الصُّوَر؛[20]روزه سه روز در هر ماه با روزه همه عمر برابر است و وسوسه‌هاي دل را از ميان مي‌برد.

علاوه بر آن‌چه گفته شد، كم‌خوري از اين جهت مورد توجه قرار گرفته است كه خوردن كه از اندازه فراتر رود، از امور دنيايي است و دنيا شايسته سالك نيست. دنيا شايسته كوته‌نظران است كه از لذّت‌هاي فراتر از خور و خواب محرومند، نه آنان‌كه بر بساط قرب نظر به چشم شهلا دارند. اينان برخوردار از نعمت‌هايي هستند و به چيزي شادند كه در خيال اهل دنيا نگنجد.

طفيلي را گفتند: شادي چيست؟ گفت: نان و خوان آراسته و دربان خفته.

عيّاري را گفتند شادي چيست؟ گفت: به خانه رسيده و از تكاپو بر آسوده.

عاشقي را گفتند شادي چيست؟ گفت: لِقاءُ الحبيب و غَفلةُ الرّقيب.[21]

به همين خاطر است كه ربّ كريم، هركسي را به اندازه گنجايش و شايستگي وي بخشيده است.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: الدُّنيا حَرامٌ علي أهلِ الإخرة و الإخرة حَرامٌ علي أهلِ الدّنيا و هُما حرامان علي أهل الله؛[22]دنيا بر اهل آخرت حرام و آخرت بر اهل دنيا حرام و هر دو بر اهل الله حرام است.

امام باقر (علیه السلام) فرمود: ما يُبالي مَن عَرَّفَهُ الله هذا الاَمر أن يَكونَ علي قُلَّةِ جَبَلٍ يَأكُلُ مِن نَباتِ الاَرض حَتّي يأتيه الموتُ؛[23]هركس كه اين امر (ولايت) را شناخت، باكي ندارد كه بر قلّه كوهي باشد و از گياه زمين بخورد تا مرگش فرا رسد.