ظلمی که بر امام سجاد علیه الصلات و السلام روا داشته شد

حسینی شاهرودی، امام سجاد

 

ظلمی که بر امام سجاد علیه الصلات و السلام روا داشته شد

گفتاری از استاد حسینی شاهرودی به مناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام 

همه انبیا و اولیا مخصوصاً خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام برای هدایت خلق شرایط سختی را تحمل کردند و از سر گذراندند، هیچ پیامبری به سهولت و آسانی خلق را هدایت نکرده و اگر خلق به سهولت و آسانی هدایت می‌شدند، احتیاج به پیامبر نداشتند، مراتب فروتر از پیامبر مانند عالمان ربانی و حکیمان هم می‌توانستند هدایت کنند. این‌که خدای متعال مخصوصاً پیامبر آن‌هم پشت سر هم و مکرر و مکرر می‌فرستند، حکایت دارد که امر هدایت کار بسیار شاق و طاقت‌فرسایی است. این نقطه مشترک بین همه انبیا و اولیاست.

اما در خاندان پیامبر علیهم الصلات و السلام ضمن این‌که همه خاندان پیامبر به اعلی درجه قابل تصور معلوم واقع شدند. هر کدام از ائمه چه امام رضا علیه الصلات و السلام باشد که باید همراه مأمون مثلاً مملکت را اداره کند ولو در دید مردم، این ظلم بسیار بزرگی است. کسانی مانند مأمون و هارون علیهما اللعنة و العذاب و دیگران حق ندارند مستقیم در چهره امام معصوم علیه الصلات و السلام نگاه کنند، جز به تلطف و احترام و محبت. حال یک نفر دستور بدهد که او را جلب کنید و از مدینه به مرو بیاورید، این‌ها ظلم‌هایی است که حد و حساب ندارد.

اما در میان ائمه معصومین علیهم الصلات و السلام ضمن این‌که مصیبت امام حسین جان‌سوز است یعنی عقل و عاطفه در نهضت امام حسین چنان با هم ترکیب شده‌اند که نه فقط جدا کردن آن به صلاح نیست، بلکه نمی‌شود. نه این‌که عالمان و مبلغان و ذاکران مجاز نیستند این دو را از هم جدا کنند، یکی عقلانیت را بگوید و دیگری عواطف را بگوید، بلکه جدا کردن این دو از هم امکان‌پذیر نیست. بنابراین ظاهر این است که مظلومیت امام حسین علیه الصلات و السلام حد و حساب ندارد. اما آنچه که اتفاق افتاده، این است که در زندگی امام سجاد ظلمی روا شده و ستمی بر امام شده است که امام زین العابدین علیه الصلات و السلام کاری جز دعا کردن برای او باقی نمانده. یعنی نه فقط نمی‌تواند مسایل سیاسی نهضت را بگوید، مسایل فقهی و اخلاقی را هم نمی‌تواند بگوید.

علاوه بر این، با توجه به این نکته که ائمه علیهم الصلات و السلام جان می‌دهند برای این‌که خلق را هدایت کنند؛ «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنين؛ شعراء، 3‏». پیامبر برای این‌که مردم ایمان بیاورند جان می‌دهد، بلکه یک نفر دیگر ایمان بیاورد، امیر المؤمنین و سایر امامان هم همین‌گونه هستند که حاضرند هزاران و هزاران بار جان بدهند، بلکه یک نفر هدایت بشود، حال وضعیت امام سجاد را در نظر بگیرید که حاضر است از جانش بگذرد، با همه وجودش برای این امتی که بزرگ‌ترین ظلم و جنایتی که در تاریخ بشر ممکن بود را نسبت به شریف‌ترین انسان‌ها انجام دادند، ببینید امام سجاد این امت را در کجا می‌بینید؟! در قعر جهنم. در عین حال که در قعر جهنم می‌بیند، هیچ‌کاری نمی‌توان برای آن‌ها انجام دهد، با خاطر نهایتِ جهالت و تعصبی که دارند. در چنین وضعیتی ببینید امام سجاد چه می‌کشد!

بنابراین این‌که این روش را انتخاب کرده که پیوسته دعا می‌خواند، ـ صحیفه سجادیه، از طریق ادعیه امام سجاد بخشی از معارف ناب و درجه و طبقه اول دینی و الهی است ـ این‌که از این طریق می‌گوید یعنی جز دعا کردن راهی باقی نمانده، این سخت‌ترین شرایط برای امام سجاد علیه السلام است.

دوم این‌که با چشم خود دیده است که شیعیان و غیر شیعیان چه ظلمی را درباره خاندان پیامبر روا داشتند و انجام دادند. سوم این‌که علاوه بر این‌که این‌ها ظلم کردند و در جهل، جهالت، ضلالت و عذاب الهی قرار گرفتند، تمام زحمات انبیا و اولیا از اولین پیامبر تا خاتم انبیا صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین در حال از بین رفتن است، به‌گونه‌ای که اگر امام سجاد یک ذره ـ قصور و کوتاهی نمی‌توانیم بگوییم ـ از ایثار جان، علم، فهم، درک و زندگی خود کوتاهی کرده بود، چیزی به نام نبوت و امامت و مانند این‌ها و هدایت الهی و متافیزیکی باقی نمی‌ماند.

بنابراین گمان بنده این است که سخت‌ترین شرایط در دوران ائمه علیهم الصلات و السلام ضمن این‌که همه سخت بودند، در زمان امام سجاد علیه الصلات و السلام است که حتی توانایی مسأله گفتن و فقه گفتن و مباحث دیگر را هم ندارد.

وقتی که مثلاً مسایل اخلاقی را بگوید، اول حقوق درخت‌ها و حیوانات را می‌گوید. چرا حضرت از آنجا شروع کرده است؟!  برای این‌که یک وقت کسی تصور نکند که حضرت مستقیم ملت را هدایت می‌کند به جایی که نباید هدایت کند.

 

 

صوت

 

فیلم