درس بیست و نهم
درس بیست و نهم : اشاره به چهار اسم مرکب خداوند
یاغافرالذنب، یا قابل التوب ، یاعظیم المن و یا قدیم الاحسان
به نظر می رسد دو اسم اول شباهتهایی با هم داشته باشند. چه، آنکس که گناهانش بخشیده شود، در واقع توبه اش پذیرفته شده و آنکه، توبه اش به اجابت رسیده باشد، حتماٌ گناهانش زدوده شده است. اما واقع مطلب آن است که این دو اسم با هم تفاوت دارند چه آنکه اولاً هیچ یک از اسماء خداوند متعال تکراری نیست، اگر چه به ظاهر اسم «رئوف » با اسم «عطوف» دارای یک معنی و مفهوم است. اما در واقع چنین نیست. ثانیا" حتی ظهورات اسماء الهی هم مکرر نیست. نه فقط در تجلی تکرار نیست در متجلی هم تکرار نیست.
یاغافرالذنب، یا قابل التوب ، یاعظیم المن و یا قدیم الاحسان
به نظر می رسد دو اسم اول شباهتهایی با هم داشته باشند. چه، آنکس که گناهانش بخشیده شود، در واقع توبه اش پذیرفته شده و آنکه، توبه اش به اجابت رسیده باشد، حتماٌ گناهانش زدوده شده است. اما واقع مطلب آن است که این دو اسم با هم تفاوت دارند چه آنکه اولاً هیچ یک از اسماء خداوند متعال تکراری نیست، اگر چه به ظاهر اسم «رئوف » با اسم «عطوف» دارای یک معنی و مفهوم است. اما در واقع چنین نیست. ثانیا" حتی ظهورات اسماء الهی هم مکرر نیست. نه فقط در تجلی تکرار نیست در متجلی هم تکرار نیست.
هشت اسم ، مقدمه چهارده تقاضا
امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه، در این فرازهای اخیر هشت اسم خداوند را مقدمه ی چهارده درخواست از خداوند متعال قرار داده اند، هم در عدد هشت نکته دارای اهمیت وجود دارد و هم در عدد چهارده لطائف ویژه نهفته است. یعنی، چنین نیست که ولی کامل آنگاه که خدا را میخواند تنها همین هشت اسم به خاطر مبارکش آمده باشد یا به سبب وسعت مجال، تقاضای خویش را به چهارده مورد رسانده است. دعای ولی کامل براساس قوانین و سنتهای لایتغیر الهی است. درست به همین خاطر است که ائمه معصومین _ صلوات الله و سلامه علیهم _ تاکید نموده اند که دعاها را همان گونه که ما خواندیم، بخوانید، نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.
این امر بویژه در دعاهای مأثور و مناجاتهای نیمه شب آن حضرت، باید بیشتر مورد دقت، واقع شود. در واقع خود ولی کامل به علت همین سنتهای لایتغیر الهی، دعا را کم و زیاد نمی خواند. اینکه در روایات آمده در تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها 34 بار الله اکبر بگویید و بعد در توصیفش فرموده اند: که اگر به شما بگوییم که از اینجا 34 قدم بروید و بعد زمین را حفر کنید تا به گنج دست یابید، هر قدم کم و زیاد، شما را نهایتا" به گنج مقصود نمی رساند. تفاوت ولی کامل با دیگران آن است که او آگاه است و می داند که در آن گام سی و چهارم چه چیزی نهفته است، ما نمی دانیم ولی تبعیت می نماییم. دعاهایی که مشابه به نظر می رسند، گاه با تفاوت یک اسم به طور کلی از هم متفاوت خواهند بود. چنانکه اگر یک تقاضا هم متفاوت باشد، دعا به گونه ای دیگر خواهد بود.
در امور عرفی هم می توان ملاحظه نمود که دو شماره تلفن فقط در یک عدد متفاوتند ولی هر کدام مربوط به جای متفاوت از آن دیگری است.
این اسماء هشتگانه با این چهارده تقاضا، رابطه ای ویژه دارند.
بخشش گناه و پذیرش توبه تالی تلو هم نمی باشند
ممکن است کسی گناهانش آمرزیده باشد، در حالیکه اصلا" توبه نکرده است. چنانکه جمعی وجود دارند که اصلا" گناهی در وجودشان تحقق پیدا نکرده است. فعلی که از ایشان صادر شده به خاطر پاکی و طهارت ذاتی شان، از طرف خدا، نادیده گرفته می شود. چون آب شوری باشد در کنار نهال خربزه ای؛ که این شوری از آن عبور کند و خربزه ی شیرین به ثمر بنشاند. این گناه اگر چه گناه است ولی آنگاه که با این وجود مطهر، نسبتی پیدا می کند، دیگر گناه نیست، عین حق و صدق و عدل است، دلیل این امر آن است که هر کاری که نسبتی با «من و ما» دارد، دیگر عبودیت نیست. چنانچه هر کاری که نشان از «من و ما» نداشته باشد، عین عبودیت است. اکثریت خلق خدا عبادت نمی کنند، تجارت و سوادگری می نمایند. عبادت آنان یا به سبب شوق به نعمات بهشت است یا به دلیل خوف از آتش قهر و غضب الهی. اینها عبادت نیست. عبادت آن است که بندگی باشد و نشان بندگی تسلیم بودن بنده است. گر چه او خود «یقبل الیسیر، یعطی الکثیر» است. اما بزرگی اوست که می بخشد و می پذیرد نه حسن افعال ما.
عبادت حقیقی آن است که آمیخته به توحید باشد
اگر عبادت، دارای حقیت توحید نبود، دست کم رنگ توحیدی باید داشته باشد رنگ توحید این است که فاعل افعال شناخته شود.
شرط توبه حقیقی بازگشت از اغیار و حرکت به سوی یار است و چون چنین است اکثریت انسانها اهل توبه نیستند حتی آنها که زار زار می گریند و لفظ «اتوب» بر زبان می رانند در واقع اهل تجارتند. از دست دادن منفعتی آنان را چنین بی تاب کرده است. اگر چهارپای انسان گم شود، مگر خواهان بازگشتش نیست. حال اگر عفت و عدالتش گم شده باشد چه؟ البته با لطف و رحمت واسعه ای که خداوند دارد همین توبه ها را هم می پذیرد. همین که دست کم زبانمان تشبه به زبان ولی کاملش پیدا کرده است و اگر غیر از این باشد چه نقطه ی پاکی در وجودمان یافت می شود؟
شرک گناه نابخشودنی
طبق روایت حضرت ختمی مرتبت _صلوات الله و سلامه علیه و اله_ فرمود: که سعد غیور است. من از سعد غیورترم و خدا از هر دوی ما با غیرت تر است.
اگر خدا حقیت غیرت باشد، غیر خویش را نمی پذیرد. در محضر یار به غیر او نگریستن شرط ادب و عبودیت نباشد. آنقدر غیور است که هر جا نشانی از شرک و بیگانه پرستی مشاهده کند یا به اختیار آدمی و یا با آتش عذاب خویش، پاکش می سازد.
پس خداوند آمرزنده گناهان و پذیرنده توبه است گر چه همین تقدم و تأخر بین «غافر الذنب» و «قابل التوب» حکایت از آن دارد که توبه مقام مهم تر و دقیق و عظیم تری است.
«یا عظیم المن»
در چهار اسم قبلی گفتیم که خدایا اگر تو گناهان را نبخشی چه کسی ببخشاید؟ اگر تو زشتی هامان را نپوشانی، چه کسی بپوشاند؟ و اگر تو قبولمان نکنی چه کسی چنین خواهد کرد؟
در اینجا عرضه می داریم ای کسی که منتهایت بزرگ است «یا عظیم المن» عظمت منت الهی، از زبان ولی کامل خدا بیان می شود.
در دید ما انسانهاي محدود، حتی کره زمین هم دارای عظمت و بزرگی است. اما ولی کامل خدا که بر همه هستی احاطه دارد سخن از عظمت منت الهی می گوید.
منت الهی چیست؟
منت الهی، نعمتهایی است که خداوند خود استحقاق و شایستگی آن نعمت را به صورت ابتدائی به بنده می بخشد یعنی او خود ابتدا شایستگی را در ما ایجاد کرد و سپس به ما نعمت بخشید. ریشه همه منتهای الهی نعمت وجود است.
او خود زبانی به ما داد که طلب وجود یافتن و ظهور نمودن بنماییم. سپس وجودمان بخشید. وجودی که منشاء همه خوشیها و لذتها و کمالات است.
نعمتی است پوشیده و پنهان که ممکن است هرگز به یادش نیفتیم با چنین نگاهی به خویش و به هستی، انسان هرگز در ناملایمات، بر خداوند نخواهد شورید. ممکن است در خفا و پنهان با او درد دل کند اما حتما" این شکایت جدی و همراه با طلبکاری نخواهد بود.
در برخی روایات طبق نقل آمده است که خداوند مانند سرپرست خانواده از خانواده اش حمایت می کند.
برخی را برای اینکه در غفلت و دوری از ذکر خدا نیفتند به عسر و سختی دچار می سازد، اینان آنهایند که اگر دچار این سختی نمی شدند، از شدت خوشی و لذت از یاد او غافل می گشتند.
انسان فقیر با نگاه ظاهری، بیچاره و مسکین است. اما طبق روایات می فرماید که: به هنگام کمک به فقیر، حتما" دست او را مس کنید و بعد هم دست خویش را ببوسید. چه آنکه صدقه را در واقع در دست خدا نهاده اید و دستتان با دست او تماس برقرار کرده است. کجا می توانید بهتر از این دست را پیدا کنید؟
گر چه ما اهل رحمت الهی نیستیم، اما رحمت الهی اهلیت آمرزش ما را دارد. ما چون استحقاق نداریم، شایستگی بخشایش یکی از گناهانمان را هم نداریم ولی سعه ی رحمت الهی آنقدر است که شامل حال همه شود. چون او «عظیم المن» است. او که نعمت وجود را ازلاً و ابدا" به ما عطا کرده است.
یا قدیم الاحسان
خدا هم محسن است و هم احسانش از ازل شروع شده است. از آنجا که نمی توان برایش آغازی تصور کرد.
پروردگارا! دلهای ما را برای دریافت معارف غیبی خودت پاک و پاکیزه بگردان و در این مسیر هر لحظه و هر آن همراهی با اولیایت به ویژه حبیبت را نصیب و روزی ما بگردان.
امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه، در این فرازهای اخیر هشت اسم خداوند را مقدمه ی چهارده درخواست از خداوند متعال قرار داده اند، هم در عدد هشت نکته دارای اهمیت وجود دارد و هم در عدد چهارده لطائف ویژه نهفته است. یعنی، چنین نیست که ولی کامل آنگاه که خدا را میخواند تنها همین هشت اسم به خاطر مبارکش آمده باشد یا به سبب وسعت مجال، تقاضای خویش را به چهارده مورد رسانده است. دعای ولی کامل براساس قوانین و سنتهای لایتغیر الهی است. درست به همین خاطر است که ائمه معصومین _ صلوات الله و سلامه علیهم _ تاکید نموده اند که دعاها را همان گونه که ما خواندیم، بخوانید، نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم.
این امر بویژه در دعاهای مأثور و مناجاتهای نیمه شب آن حضرت، باید بیشتر مورد دقت، واقع شود. در واقع خود ولی کامل به علت همین سنتهای لایتغیر الهی، دعا را کم و زیاد نمی خواند. اینکه در روایات آمده در تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها 34 بار الله اکبر بگویید و بعد در توصیفش فرموده اند: که اگر به شما بگوییم که از اینجا 34 قدم بروید و بعد زمین را حفر کنید تا به گنج دست یابید، هر قدم کم و زیاد، شما را نهایتا" به گنج مقصود نمی رساند. تفاوت ولی کامل با دیگران آن است که او آگاه است و می داند که در آن گام سی و چهارم چه چیزی نهفته است، ما نمی دانیم ولی تبعیت می نماییم. دعاهایی که مشابه به نظر می رسند، گاه با تفاوت یک اسم به طور کلی از هم متفاوت خواهند بود. چنانکه اگر یک تقاضا هم متفاوت باشد، دعا به گونه ای دیگر خواهد بود.
در امور عرفی هم می توان ملاحظه نمود که دو شماره تلفن فقط در یک عدد متفاوتند ولی هر کدام مربوط به جای متفاوت از آن دیگری است.
این اسماء هشتگانه با این چهارده تقاضا، رابطه ای ویژه دارند.
بخشش گناه و پذیرش توبه تالی تلو هم نمی باشند
ممکن است کسی گناهانش آمرزیده باشد، در حالیکه اصلا" توبه نکرده است. چنانکه جمعی وجود دارند که اصلا" گناهی در وجودشان تحقق پیدا نکرده است. فعلی که از ایشان صادر شده به خاطر پاکی و طهارت ذاتی شان، از طرف خدا، نادیده گرفته می شود. چون آب شوری باشد در کنار نهال خربزه ای؛ که این شوری از آن عبور کند و خربزه ی شیرین به ثمر بنشاند. این گناه اگر چه گناه است ولی آنگاه که با این وجود مطهر، نسبتی پیدا می کند، دیگر گناه نیست، عین حق و صدق و عدل است، دلیل این امر آن است که هر کاری که نسبتی با «من و ما» دارد، دیگر عبودیت نیست. چنانچه هر کاری که نشان از «من و ما» نداشته باشد، عین عبودیت است. اکثریت خلق خدا عبادت نمی کنند، تجارت و سوادگری می نمایند. عبادت آنان یا به سبب شوق به نعمات بهشت است یا به دلیل خوف از آتش قهر و غضب الهی. اینها عبادت نیست. عبادت آن است که بندگی باشد و نشان بندگی تسلیم بودن بنده است. گر چه او خود «یقبل الیسیر، یعطی الکثیر» است. اما بزرگی اوست که می بخشد و می پذیرد نه حسن افعال ما.
عبادت حقیقی آن است که آمیخته به توحید باشد
اگر عبادت، دارای حقیت توحید نبود، دست کم رنگ توحیدی باید داشته باشد رنگ توحید این است که فاعل افعال شناخته شود.
شرط توبه حقیقی بازگشت از اغیار و حرکت به سوی یار است و چون چنین است اکثریت انسانها اهل توبه نیستند حتی آنها که زار زار می گریند و لفظ «اتوب» بر زبان می رانند در واقع اهل تجارتند. از دست دادن منفعتی آنان را چنین بی تاب کرده است. اگر چهارپای انسان گم شود، مگر خواهان بازگشتش نیست. حال اگر عفت و عدالتش گم شده باشد چه؟ البته با لطف و رحمت واسعه ای که خداوند دارد همین توبه ها را هم می پذیرد. همین که دست کم زبانمان تشبه به زبان ولی کاملش پیدا کرده است و اگر غیر از این باشد چه نقطه ی پاکی در وجودمان یافت می شود؟
شرک گناه نابخشودنی
طبق روایت حضرت ختمی مرتبت _صلوات الله و سلامه علیه و اله_ فرمود: که سعد غیور است. من از سعد غیورترم و خدا از هر دوی ما با غیرت تر است.
اگر خدا حقیت غیرت باشد، غیر خویش را نمی پذیرد. در محضر یار به غیر او نگریستن شرط ادب و عبودیت نباشد. آنقدر غیور است که هر جا نشانی از شرک و بیگانه پرستی مشاهده کند یا به اختیار آدمی و یا با آتش عذاب خویش، پاکش می سازد.
پس خداوند آمرزنده گناهان و پذیرنده توبه است گر چه همین تقدم و تأخر بین «غافر الذنب» و «قابل التوب» حکایت از آن دارد که توبه مقام مهم تر و دقیق و عظیم تری است.
«یا عظیم المن»
در چهار اسم قبلی گفتیم که خدایا اگر تو گناهان را نبخشی چه کسی ببخشاید؟ اگر تو زشتی هامان را نپوشانی، چه کسی بپوشاند؟ و اگر تو قبولمان نکنی چه کسی چنین خواهد کرد؟
در اینجا عرضه می داریم ای کسی که منتهایت بزرگ است «یا عظیم المن» عظمت منت الهی، از زبان ولی کامل خدا بیان می شود.
در دید ما انسانهاي محدود، حتی کره زمین هم دارای عظمت و بزرگی است. اما ولی کامل خدا که بر همه هستی احاطه دارد سخن از عظمت منت الهی می گوید.
منت الهی چیست؟
منت الهی، نعمتهایی است که خداوند خود استحقاق و شایستگی آن نعمت را به صورت ابتدائی به بنده می بخشد یعنی او خود ابتدا شایستگی را در ما ایجاد کرد و سپس به ما نعمت بخشید. ریشه همه منتهای الهی نعمت وجود است.
او خود زبانی به ما داد که طلب وجود یافتن و ظهور نمودن بنماییم. سپس وجودمان بخشید. وجودی که منشاء همه خوشیها و لذتها و کمالات است.
نعمتی است پوشیده و پنهان که ممکن است هرگز به یادش نیفتیم با چنین نگاهی به خویش و به هستی، انسان هرگز در ناملایمات، بر خداوند نخواهد شورید. ممکن است در خفا و پنهان با او درد دل کند اما حتما" این شکایت جدی و همراه با طلبکاری نخواهد بود.
در برخی روایات طبق نقل آمده است که خداوند مانند سرپرست خانواده از خانواده اش حمایت می کند.
برخی را برای اینکه در غفلت و دوری از ذکر خدا نیفتند به عسر و سختی دچار می سازد، اینان آنهایند که اگر دچار این سختی نمی شدند، از شدت خوشی و لذت از یاد او غافل می گشتند.
انسان فقیر با نگاه ظاهری، بیچاره و مسکین است. اما طبق روایات می فرماید که: به هنگام کمک به فقیر، حتما" دست او را مس کنید و بعد هم دست خویش را ببوسید. چه آنکه صدقه را در واقع در دست خدا نهاده اید و دستتان با دست او تماس برقرار کرده است. کجا می توانید بهتر از این دست را پیدا کنید؟
گر چه ما اهل رحمت الهی نیستیم، اما رحمت الهی اهلیت آمرزش ما را دارد. ما چون استحقاق نداریم، شایستگی بخشایش یکی از گناهانمان را هم نداریم ولی سعه ی رحمت الهی آنقدر است که شامل حال همه شود. چون او «عظیم المن» است. او که نعمت وجود را ازلاً و ابدا" به ما عطا کرده است.
یا قدیم الاحسان
خدا هم محسن است و هم احسانش از ازل شروع شده است. از آنجا که نمی توان برایش آغازی تصور کرد.
پروردگارا! دلهای ما را برای دریافت معارف غیبی خودت پاک و پاکیزه بگردان و در این مسیر هر لحظه و هر آن همراهی با اولیایت به ویژه حبیبت را نصیب و روزی ما بگردان.