درس چهلم
ارزش هر كس به اندازه معرفت و طهارت اوست.
همانقدر كه معرفت در قدر و قيمت انسان، موثر است، طهارت نيز چنين است. يعني آنكه فاقد طهارت است دعايش لقلقه زبان است. همچنين است آنكه فاقد معرفت است. بنابراين كساني كه فهم و ديد عميقتر نسبت به خود، خداي خود و پيوند خود، با خدايشان، دارند ممكن است با هر گفتهشان، قدمي به سوي خدا بردارند. اما اگر ذكر بدون فهم و معرفت باشد، سرعت نخواهد داشت.
همانقدر كه معرفت در قدر و قيمت انسان، موثر است، طهارت نيز چنين است. يعني آنكه فاقد طهارت است دعايش لقلقه زبان است. همچنين است آنكه فاقد معرفت است. بنابراين كساني كه فهم و ديد عميقتر نسبت به خود، خداي خود و پيوند خود، با خدايشان، دارند ممكن است با هر گفتهشان، قدمي به سوي خدا بردارند. اما اگر ذكر بدون فهم و معرفت باشد، سرعت نخواهد داشت.
درس چهلم
در اين جلسه، نكاتي درباره مقدمات دعا، يادآوري ميشود كه توجه بدان ضرورت دارد.
ارزش هر كس به اندازه معرفت و طهارت اوست.
همانقدر كه معرفت در قدر و قيمت انسان، موثر است، طهارت نيز چنين است. يعني آنكه فاقد طهارت است دعايش لقلقه زبان است. همچنين است آنكه فاقد معرفت است. بنابراين كساني كه فهم و ديد عميقتر نسبت به خود، خداي خود و پيوند خود، با خدايشان، دارند ممكن است با هر گفتهشان، قدمي به سوي خدا بردارند. اما اگر ذكر بدون فهم و معرفت باشد، سرعت نخواهد داشت.
دعا و مناجات بايد دقيقا همانگونه كه از امام معصوم (عليه السلام) رسيده است، خوانده شود.
واقع مطلب اين است كه دعاي مأثور از ولي كامل، نبايد يك كلمه بيشتر و يا كمتر خوانده شود. حتي تكرار كردن بعضي فرازها، مخل به دعا و مناجات است. سرّ مطلب در آن است كه در واقع، ارزش حقيقي خواندن چنين دعايي، تبعيت و تقليد و تشبه به اولياء خداست. زیرا اولیاء خدا اولا از حقيقت جان و روح انسان، آگاهي كامل دارند و ثانيا اسباب رفع نيازهاي اساسي او را ميشناسند. پس انسانهاي معمولي چون چنين احاطهاي ندارند، نميتوانند حق مطلب را به اندازهي اولياء خدا ادا كنند. بهترين كار براي چنين افرادي جز تقليد و اظهار تشبّه به ولي كامل خدا چه ميتواند باشد؟
حداقل تشبّه، تشبّه ظاهري است كه از گفتار آغاز ميشود.
حقيقت اين است كه انسان، به معاني حقيقي دعاي ولي كامل پي نميبرد. نمونهاش دعاي سحر امام محمد باقر(علیه السلام) است که به عنوان نمونه میفرماید: «اللهم اني اسالك من بهائك بابهاه و كل بهائك بهيء اللهم اني اسالك من بهائك كله».
نه فقط انسانهاي معمولي، بلكه خواص از بندگان خدا، گفتهاند كه نميفهميم. چون خدا فرموده است بخوانيد، ميخوانيم اما با چه پيشفرضي؟ با اين پيشفرض كه قصد ما از خواندن دعا تشبه به ولي كامل توست. گر چه از اسرار و رموز اين سخنان و مناجاتها، آگاهي ندارم اما همانگونه كه ولي تو خوانده است ميخوانم تا درجهاي از تشبه نسبت به ايشان را داشته باشم.
شخصي از امام صادق (علیه السلام) پرسيد: «يابن رسول الله! من گاهي بعد از نماز دوست دارم به جاي سي و چهار بار «الله اكبر» در تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) يك تسبيح كامل «الله اكبر» يگويم». حضرت فرمودند: «اين کار درست نيست». عرض كرد: «مگر ذكر «الله اكبر» ثواب ندارد»؟ حضرت فرمودند: «چرا، اما چنین ذکری دیگر تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) نميشود. اگر من به تو بگويم اگر از همين جا كه ايستادهاي، سي و چهار قدم، جلوتر را حفر كنی به گنج میرسی و تو به جای سی و چهار قدم صد قدم جلوتر روی، آيا به گنج ميرسي؟»
در دعاي كميل نيز آنجا كه اميرمومنان (علیه السلام) سه مرتبه ذکر يارب يا رب يارب ميگويد، اگر انسان، به مقتضاي دلش، بيشتر بگويد، ديگر سخن حضرت نميشود. «يا نور يا قدوس» از اذكار خاص است كه عدد دارد، اما اگر در دعاي كميل باشد، بايد همان يك بار خوانده شود.
براي حركت سريع و مستقيم مسير، به میل خود نميتوان عمل كرد.
اگر قصد آدمي سريع رسيدن و درست رفتن نباشد، ميتواند هر چه به زبانش آمد بگويد. اما اگر ميخواهد به جاي درست برسد، بايد چشمش به اعمال و گفتار ولي كامل باشد.
شخصي از امام صادق (علیه السلام) عرض كرد که من ديشب تا صبح مشغول عبادت و ذكر و فكر بودم و براي خودم ذكري را ساختهام. میخواهم خدمتتان عرض كنم تا بفرمائيد خوب است يا خير؟ حضرت فرمود ذكرت را رها كن. دوباره اصرار كرد. حضرت دوباه فرمود رهايش كن.
شايسته نيست آدمي ساختههاي خويش را به عنوان دعا عرضه كند. چنين ذكرهائي مثل ماشيني است كه تا جلو نرفته، پنجر ميشود. تعويض روغن و چه و چه ميخواهد. هزار و يك ايراد پيدا ميكند و بالاخره آدمي را به مقصد خودش نميرساند.بعضي اذكار مثل ماشيني هستند كه راه ميورد، سرعتش كم است. بعضي سرعت دارند، دقت ندارند، بعضي سرعت و دقت دارند اما جهتگيري دقيق ندارند. پس آن ذكر و دعايي كه هم سرعت و هم دقت دارد و هم بدون هر گونه خطر و پيامدي انسان را به مقصد نامتناهياش ميرساند، همان است كه واصلان كامل گفتهاند.
دعا بايد در وقت ويژه خودش خوانده شود.
ادعیه اوقات ويژه دارند و هر كدام در صورتي انسان را به آن نتيجه ويژهاي كه به صورت رمز و سر در آنها نهاده شده است ميرساند كه در جاي خودش و با آداب وشرايط خاص خودش خوانده شود. در غير اين صورت آن اثر را ندارد. ثواب دارد، اما اثر مطلوب و ويژه خودش را ندارد. اما میتوان پرسید که آیا شایسته است که انسان تنها به دنبال جمع كردن ثواب باشد؟ آيا لازم نيست كاري انجام دهد كه اين ثوابها محفوظ بماند و هدر نرود؟ آيا بهتر نيست، آدمی به لقاء پروردگارش كه در آخرت بدان دست خواهد يافت، در برزخ رخ بدهد؟ آيا از آن بهتر، اين نيست كه اين لقاء و اثر ويژه دعا دردنيا، باشد؟ اگر قرار است در پيري لقاء حاصل شود، چرا در جواني، صورت نگيرد؟ علت سفارش به خواندن دعا در وقت ويژه خودش در روايت چنین بیان شده است که «ان في ايام دهركم نفحات علي فتعرّضوا لها». یعنی گاهي اوقات نسيم رحمت الهي ورزيدن ميگيرد پس خودتان را در مسير اين نسيم قرار دهید.
اين اوقات را بايد در اوقات دعاي ولي كامل جست. نبايد گفت ساعتها كه با هم فرقي ندارند. چون نفس انسان در همه ساعات به يك حالت و وضعيت نيست. قلب و روح او نيز هميشه حالات مختلف دارند. اصلاً ويژگيهاي آدمي در ساعات مختلف، همانند نيست. پس بايد براي تشخيص زمان درست دعا به كساني روي آورد كه زمان را ميشناسند. آن زماني که آنها براي دعا و مناجات انتخاب کردهاند يا بدان سفارش نمودهاند، بهترين زماني است كه قلب و دل و روح انسان، مستعد دريافت لطف بيحد و اندازهي الهي است.
برخي از آداب دعا
شايسته است قبل از دعا، دعا كننده بیندیشد كه در محضر چه كسي حاضر خواهد شد؟ آمادگي قبلي و ظاهري براي خود ايجاد نمايد. محيط و خود را خوشبو كند. ابزار اشتغال به غير را حذف نمايد. اينها براي اينست كه دعا خواندن، اثر داشته باشد وگرنه در عالم كيست كه خدا را نخواند؟ دزدها هم براي موفق شدن در دزدي، خدا را ميخوانند. اصلا همه در عالم صفت مدح او ميگويند. اما درصد اندكي هستند كه يا در دنيا و يا در برزخ، به وسيله ملائكه عماله الهي، به نتيجه مطلوب ميرسند و اكثريت خلق، در راه مانده و گرفتارند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «والله لانخاف عليكم الاّ البرزخ» به خدا قسم من براي شما جز در برزخ خوف ندارم. شما را شفاعت ميكنم اما در قيامت و نه در برزخ. پس کسانی که در دنیا به مقصد میرسند بسيار اندكند. آنها كساني هستند كه فكر و ايمان سالم، دل و قلب پاك و پالوده از غير دارند كه همه اينها منتهي به عمل درست ميشود. اين ويژگيها اگر در شيعيان اميرمومنان(علیه السلام) نباشد، در كجا يافت ميشود؟ آنها كه طينتشان از طينت خاندان پاك پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) است و از نور آنها خلق شدهاند، اخلاقشان ولوي و اعمالشان علوي است. اعمالي دارند كه نشاندهنده صداقتشان ميباشد. پس انتظار ميرود به عنوان مقدمه دعاها، اين اظهار تشبه به ايشان رعايت گردد.
در اين جلسه، نكاتي درباره مقدمات دعا، يادآوري ميشود كه توجه بدان ضرورت دارد.
ارزش هر كس به اندازه معرفت و طهارت اوست.
همانقدر كه معرفت در قدر و قيمت انسان، موثر است، طهارت نيز چنين است. يعني آنكه فاقد طهارت است دعايش لقلقه زبان است. همچنين است آنكه فاقد معرفت است. بنابراين كساني كه فهم و ديد عميقتر نسبت به خود، خداي خود و پيوند خود، با خدايشان، دارند ممكن است با هر گفتهشان، قدمي به سوي خدا بردارند. اما اگر ذكر بدون فهم و معرفت باشد، سرعت نخواهد داشت.
دعا و مناجات بايد دقيقا همانگونه كه از امام معصوم (عليه السلام) رسيده است، خوانده شود.
واقع مطلب اين است كه دعاي مأثور از ولي كامل، نبايد يك كلمه بيشتر و يا كمتر خوانده شود. حتي تكرار كردن بعضي فرازها، مخل به دعا و مناجات است. سرّ مطلب در آن است كه در واقع، ارزش حقيقي خواندن چنين دعايي، تبعيت و تقليد و تشبه به اولياء خداست. زیرا اولیاء خدا اولا از حقيقت جان و روح انسان، آگاهي كامل دارند و ثانيا اسباب رفع نيازهاي اساسي او را ميشناسند. پس انسانهاي معمولي چون چنين احاطهاي ندارند، نميتوانند حق مطلب را به اندازهي اولياء خدا ادا كنند. بهترين كار براي چنين افرادي جز تقليد و اظهار تشبّه به ولي كامل خدا چه ميتواند باشد؟
حداقل تشبّه، تشبّه ظاهري است كه از گفتار آغاز ميشود.
حقيقت اين است كه انسان، به معاني حقيقي دعاي ولي كامل پي نميبرد. نمونهاش دعاي سحر امام محمد باقر(علیه السلام) است که به عنوان نمونه میفرماید: «اللهم اني اسالك من بهائك بابهاه و كل بهائك بهيء اللهم اني اسالك من بهائك كله».
نه فقط انسانهاي معمولي، بلكه خواص از بندگان خدا، گفتهاند كه نميفهميم. چون خدا فرموده است بخوانيد، ميخوانيم اما با چه پيشفرضي؟ با اين پيشفرض كه قصد ما از خواندن دعا تشبه به ولي كامل توست. گر چه از اسرار و رموز اين سخنان و مناجاتها، آگاهي ندارم اما همانگونه كه ولي تو خوانده است ميخوانم تا درجهاي از تشبه نسبت به ايشان را داشته باشم.
شخصي از امام صادق (علیه السلام) پرسيد: «يابن رسول الله! من گاهي بعد از نماز دوست دارم به جاي سي و چهار بار «الله اكبر» در تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) يك تسبيح كامل «الله اكبر» يگويم». حضرت فرمودند: «اين کار درست نيست». عرض كرد: «مگر ذكر «الله اكبر» ثواب ندارد»؟ حضرت فرمودند: «چرا، اما چنین ذکری دیگر تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) نميشود. اگر من به تو بگويم اگر از همين جا كه ايستادهاي، سي و چهار قدم، جلوتر را حفر كنی به گنج میرسی و تو به جای سی و چهار قدم صد قدم جلوتر روی، آيا به گنج ميرسي؟»
در دعاي كميل نيز آنجا كه اميرمومنان (علیه السلام) سه مرتبه ذکر يارب يا رب يارب ميگويد، اگر انسان، به مقتضاي دلش، بيشتر بگويد، ديگر سخن حضرت نميشود. «يا نور يا قدوس» از اذكار خاص است كه عدد دارد، اما اگر در دعاي كميل باشد، بايد همان يك بار خوانده شود.
براي حركت سريع و مستقيم مسير، به میل خود نميتوان عمل كرد.
اگر قصد آدمي سريع رسيدن و درست رفتن نباشد، ميتواند هر چه به زبانش آمد بگويد. اما اگر ميخواهد به جاي درست برسد، بايد چشمش به اعمال و گفتار ولي كامل باشد.
شخصي از امام صادق (علیه السلام) عرض كرد که من ديشب تا صبح مشغول عبادت و ذكر و فكر بودم و براي خودم ذكري را ساختهام. میخواهم خدمتتان عرض كنم تا بفرمائيد خوب است يا خير؟ حضرت فرمود ذكرت را رها كن. دوباره اصرار كرد. حضرت دوباه فرمود رهايش كن.
شايسته نيست آدمي ساختههاي خويش را به عنوان دعا عرضه كند. چنين ذكرهائي مثل ماشيني است كه تا جلو نرفته، پنجر ميشود. تعويض روغن و چه و چه ميخواهد. هزار و يك ايراد پيدا ميكند و بالاخره آدمي را به مقصد خودش نميرساند.بعضي اذكار مثل ماشيني هستند كه راه ميورد، سرعتش كم است. بعضي سرعت دارند، دقت ندارند، بعضي سرعت و دقت دارند اما جهتگيري دقيق ندارند. پس آن ذكر و دعايي كه هم سرعت و هم دقت دارد و هم بدون هر گونه خطر و پيامدي انسان را به مقصد نامتناهياش ميرساند، همان است كه واصلان كامل گفتهاند.
دعا بايد در وقت ويژه خودش خوانده شود.
ادعیه اوقات ويژه دارند و هر كدام در صورتي انسان را به آن نتيجه ويژهاي كه به صورت رمز و سر در آنها نهاده شده است ميرساند كه در جاي خودش و با آداب وشرايط خاص خودش خوانده شود. در غير اين صورت آن اثر را ندارد. ثواب دارد، اما اثر مطلوب و ويژه خودش را ندارد. اما میتوان پرسید که آیا شایسته است که انسان تنها به دنبال جمع كردن ثواب باشد؟ آيا لازم نيست كاري انجام دهد كه اين ثوابها محفوظ بماند و هدر نرود؟ آيا بهتر نيست، آدمی به لقاء پروردگارش كه در آخرت بدان دست خواهد يافت، در برزخ رخ بدهد؟ آيا از آن بهتر، اين نيست كه اين لقاء و اثر ويژه دعا دردنيا، باشد؟ اگر قرار است در پيري لقاء حاصل شود، چرا در جواني، صورت نگيرد؟ علت سفارش به خواندن دعا در وقت ويژه خودش در روايت چنین بیان شده است که «ان في ايام دهركم نفحات علي فتعرّضوا لها». یعنی گاهي اوقات نسيم رحمت الهي ورزيدن ميگيرد پس خودتان را در مسير اين نسيم قرار دهید.
اين اوقات را بايد در اوقات دعاي ولي كامل جست. نبايد گفت ساعتها كه با هم فرقي ندارند. چون نفس انسان در همه ساعات به يك حالت و وضعيت نيست. قلب و روح او نيز هميشه حالات مختلف دارند. اصلاً ويژگيهاي آدمي در ساعات مختلف، همانند نيست. پس بايد براي تشخيص زمان درست دعا به كساني روي آورد كه زمان را ميشناسند. آن زماني که آنها براي دعا و مناجات انتخاب کردهاند يا بدان سفارش نمودهاند، بهترين زماني است كه قلب و دل و روح انسان، مستعد دريافت لطف بيحد و اندازهي الهي است.
برخي از آداب دعا
شايسته است قبل از دعا، دعا كننده بیندیشد كه در محضر چه كسي حاضر خواهد شد؟ آمادگي قبلي و ظاهري براي خود ايجاد نمايد. محيط و خود را خوشبو كند. ابزار اشتغال به غير را حذف نمايد. اينها براي اينست كه دعا خواندن، اثر داشته باشد وگرنه در عالم كيست كه خدا را نخواند؟ دزدها هم براي موفق شدن در دزدي، خدا را ميخوانند. اصلا همه در عالم صفت مدح او ميگويند. اما درصد اندكي هستند كه يا در دنيا و يا در برزخ، به وسيله ملائكه عماله الهي، به نتيجه مطلوب ميرسند و اكثريت خلق، در راه مانده و گرفتارند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «والله لانخاف عليكم الاّ البرزخ» به خدا قسم من براي شما جز در برزخ خوف ندارم. شما را شفاعت ميكنم اما در قيامت و نه در برزخ. پس کسانی که در دنیا به مقصد میرسند بسيار اندكند. آنها كساني هستند كه فكر و ايمان سالم، دل و قلب پاك و پالوده از غير دارند كه همه اينها منتهي به عمل درست ميشود. اين ويژگيها اگر در شيعيان اميرمومنان(علیه السلام) نباشد، در كجا يافت ميشود؟ آنها كه طينتشان از طينت خاندان پاك پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) است و از نور آنها خلق شدهاند، اخلاقشان ولوي و اعمالشان علوي است. اعمالي دارند كه نشاندهنده صداقتشان ميباشد. پس انتظار ميرود به عنوان مقدمه دعاها، اين اظهار تشبه به ايشان رعايت گردد.