(13) عقل قابل افزایش و کاهش نیست
گفتارهای ماه مبارک رمضان 1436 ـ جلسه سیزدهم ـ 15/ 4/ 94 ـ شب بیستم ماه رمضان
شرح اصول کافی (13)
عقل قابل افزایش و کاهش نیست
[ادامه روایت 18] وَ مَن تَكَلَّفَ العَقلَ لَم يَزدَد بِذَلِكَ إِلا جَهلاً
خلاصه سخن آن است که عقل قابل افزایش نیست، به دلایل و احتمالات زیر:
1ـ عقل عبارت از ذات و هویت انسان است، بنابراین نمیتوان آن را تغییر داد. اما ادب اکتسابی است
2ـ مقصود از عقل، نتایج عقل باشد مانند فهم، ایمان، یقین و ... چون اینها خارج از حوزه اختیار انسان است، انسان نمیتواند نسبت به آن اشراف داشته باشد
ایمان یعنی علم یقینی. منظور از یقین، یقین منطقی و فلسفی نیست.
اگر شرط ایمان، یقین فلسفی (اعتقاد جازم مطابق با واقع) باشد، لازمهاش این است که اکثریت مردم به آن دست پیدا نکنند و از این جهت مؤمن نباشند.
اکثر خلق نسبت به اعتقادات خود یقین روانشناختی دارند، نه یقین فلسفی
3ـ مقصود از عقل عبارت باشد از امور غیرقابل پیشبینی و غیرمرتبط با انتخابها و مقدمات ما.
4ـ منظور از عقل در اینجا قوه کسب علوم، فنون و حرفهها نباشد.
عقل به معنای بصیرت و نورانیت باطن است.
آیا بصیرت و نور نفسانی از طریق ریاضت بهدست میآید؟
حرکت جاهلانه جز بُعد از خدای متعال ثمرهای ندارد
5ـ احتمالات گذشته بر این مبنا بوده که گزاره «من تکلف العقل» را به نحو مطلق بدانیم، اما به احتمال دقیقتر اگر این گزاره مشروط باشد، یعنی اگر کسی بخواهد غیرعالمانه و بدون دستیابی به ابزار لازم بر عقل بیفزاید، چنین فردی بر جهالتش افزوده میشود.
6ـ به احتمال دقیقتر دیگر، اگر گزاره را به نحو مطلق بدانیم، عقل یعنی هویت، تشخص و وجود انسان و وجود انسان قابل کاهش و افزایش نیست.
خلق نیز مصداق «لم یلد و لم یولد» است، بنابراین نه چیزی بر آن افزوده و نه کاسته میشود
7ـ با توجه به اینکه هویت و حقیقت آدمی مرهون قضا و قدر و قضا و قدر مرهون علم خدای متعال و علم خدای متعال عین ذات اوست، بنابراین قابل افزایش و کاهش نیست. البته قابل کشف، ظهور و تجلی هست که این همان آداب است.
[حدیث 19] عَن إِسحَاقَ بنِ عَمَّارٍ عَن أَبِي عَبدِ اللَّهِ صلوات الله و سلامه علیه قَالَ: قُلتُ لَهُ جُعِلتُ فِدَاكَ إِنَّ لِي جَاراً كَثِيرَ الصَّلاةِ كَثِيرَ الصَّدَقَةِ كَثِيرَ الحَجِّ لا بَأسَ بِهِ قَالَ فَقَالَ يَا إِسحَاقُ كَيفَ عَقلُهُ قَالَ قُلتُ لَهُ جُعِلتُ فِدَاكَ لَيسَ لَهُ عَقلٌ قَالَ فَقَالَ لا يَرتَفِعُ بِذَلِكَ مِنهُ.
[حدیث 20] قَالَ ابنُ السِّكِّيتِ لأَبِي الحَسَنِ صلوات الله و سلامه علیه لِمَا ذَا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى بنَ عِمرَانَ ع بِالعَصَا وَ يَدِهِ البَيضَاءِ وَ آلَةِ السِّحرِ وَ بَعَثَ عِيسَى بِآلَةِ الطِّبِّ وَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ الأَنبِيَاءِ بِالكَلامِ وَ الخُطَبِ فَقَالَ أَبُو الحَسَنِ ع إِنَّ اللَّهَ لَمَّا بَعَثَ مُوسَى ع كَانَ الغَالِبُ عَلَى أَهلِ عَصرِهِ السِّحرَ فَأَتَاهُم مِن عِندِ اللَّهِ بِمَا لَم يَكُن فِي وُسعِهِم مِثلُهُ وَ مَا أَبطَلَ بِهِ سِحرَهُم وَ أَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم وَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ عِيسَى ع فِي وَقتٍ قَد ظَهَرَت فِيهِ الزَّمَانَاتُ وَ احتَاجَ النَّاسُ إِلَى الطِّبِّ فَأَتَاهُم مِن عِندِ اللَّهِ بِمَا لَم يَكُن عِندَهُم مِثلُهُ وَ بِمَا أَحيَا لَهُمُ المَوتَى وَ أَبرَأَ الأَكمَهَ وَ الأَبرَصَ بِإِذنِ اللَّهِ وَ أَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم وَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص فِي وَقتٍ كَانَ الغَالِبُ عَلَى أَهلِ عَصرِهِ الخُطَبَ وَ الكَلام وَ أَظُنُّهُ قَالَ الشِّعرَ فَأَتَاهُم مِن عِندِ اللَّهِ مِن مَوَاعِظِهِ وَ حِكَمِهِ مَا أَبطَلَ بِهِ قَولَهُم وَ أَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم قَالَ فَقَالَ ابنُ السِّكِّيتِ تَاللَّهِ مَا رَأَيتُ مِثلَكَ قَطُّ فَمَا الحُجَّةُ عَلَى الخَلقِ اليَومَ قَالَ فَقَالَ ع العَقلُ يُعرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الكَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَيُكَذِّبُهُ قَالَ فَقَالَ ابنُ السِّكِّيتِ هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الجَوَابُ.