اصول و مبانی وحدت حوزه و دانشگاه
اصول و مبانی وحدت حوزه و دانشگاه
گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه مبتنی بر برخی از اصول و مبانی است که باید طرفین اول آن را بپذیرند تا وحدت انجام شود:
1ـ دو طرف باید بپذیرند که علوم و اطلاعاتی که هر یک از دو طرف دارند، علوم و حجت الهی است که تکالیف الهی را بهدنبال دارد
2ـ طرفین باید بپذیرند که عمران و آبادی دنیا یعنی انسان و پیرامون انسان، یکی از اهداف آفرینش است. هر دو طرف باید توجه داشته باشند که هدف آنها از این علم باید این باشد که چگونه انسان کاملتر شود. باید بدانند که با این علم میخواهند به انسان خدمت کنند.
3ـ طرفین باید بپذیرند که جهانی که در آن زندگی میکنیم و از جمله اشیایی که موضوع علم ماست، تمام انسانها با تمام موضوعات مختلفی که در مقابل دارند و تمام این اشیاء و موجودات اولاً صاحب و مالکی دارند که آنها را آفریده است و میزان و جواز تصرف در آنها را بیان میکند و ثانیاً این موضوعاتی که موضوع علم ماست، تماماً هدف و غایتی دارند که اگر بهوسیله علم و عالم ـ چه حوزوی و چه دانشگاهی ـ در غیر آن مسیر قرار گیرند، قطعاً ضرر و زیان غیر قابل جبرانی بر آنها وارد خواهد شد.
4ـ طرفین باید بپذیرند و توجه داشته باشند که ضمن اینکه برای رسیدن به این کمال و تکمیل، اگرچه ابزار و راههای مختلفی وجود دارد که ممکن است برخی از آنها حوزوی و برخی دانشگاهی باشد، خطا در دریافت، فهم، ارایه و عمل در هر دو حوزه امکانپذیر هست. بر این اساس هیچکدام مجاز نیستند خود را حق مطلق و دیگری را مبرای از حقانیت بپندارند. همچنانکه اگر روشمند باشند، هر دو حجت هستند، اما در عین حجیت، این امکان و احتمال هست که هر دو خطا کنند.
اگر این چهار اصل پذیرفته نشود، صحبت کردن درباره وحدت معنا ندارد. بر این اساس معنای وحدت این نیست که علوم حوزوی در دانشگاه تدریس شود و بالعکس، بلکه حوزه و دانشگاه باید مانند اعضای یک پیکر برای رسیدن به مبانی و اصولی که اشاره شد، حرکت کنند. یعنی همچنانکه چشم ما یک کار انجام میدهد و گوش و کلیه کار دیگری انجام میدهند، اما همه باید کار خود را انجام دهند، وحدت حوزه و دانشگاه یعنی انجام دادن مسؤولیتها و تکالیف برای رسیدن به سرانجام و مقصدی که در اصول قبلی گفته شد.