قاعدة: في جود نورالانوار
الجود افادة ما ينبغي لا لعوض، فالطالب لحمد و ثواب معامل، و كذا المتخلّص عن مذمّة و نحوها. فلا شئ أشدّ جوداً ممن هو نور في حقيقة نفسه، و هو متجل و فياض لذاته علي كلّ قابل. و الملك الحق هو من له ذات كلْ شئ، و ليست ذاته لشئ، و هو نورالانوار.
جود از صفات نورالانوار بهشمار ميرود. نخست بايد بدانيم كه جود چه ارتباطي با بحث حاضر دارد؟ از آنجا كه بحث درباره اشراق نورالانوار است اين پرسش مطرح ميشود كه اشراقهاي نورالانوار به چه منظور و براي چيست؟ علتش چيست و چرا ظاهر ميشود؟
آيا اشراق آن براي اين است كه بازتاب و انعكاسي به واجب تعالي داشته باشد، مثلاً اشراق به اين مشارق برسد و از اين مشارق هم چيزي به واجب تعالي برسد، حال اين چيز حمد و ثناء و سپاس باشد يا دفع تهمت و مانند آن يا هر چيز ديگر؟ يا مقصود از آن، اين است كه سودي به مراتب نازل نور و مشارق برسد؟
بحث جود براي اين منظور مطرح شده است كه اشراقهاي نورالانوار را از هرگونه نقص و جهت امكاني تنزيه كنيم به گونهاي كه اشراق نورالانوار نيز همانند خود نورالانوار از هرگونه محدوديت و لوازم امكاني پيراسته باشد. پس اين قاعده مربوط به تنزيه اشراق حق تعالي يا نورالانوار از هرگونه آميختگي به صفات امكاني است.
جود از صفات نورالانوار بهشمار ميرود. نخست بايد بدانيم كه جود چه ارتباطي با بحث حاضر دارد؟ از آنجا كه بحث درباره اشراق نورالانوار است اين پرسش مطرح ميشود كه اشراقهاي نورالانوار به چه منظور و براي چيست؟ علتش چيست و چرا ظاهر ميشود؟
آيا اشراق آن براي اين است كه بازتاب و انعكاسي به واجب تعالي داشته باشد، مثلاً اشراق به اين مشارق برسد و از اين مشارق هم چيزي به واجب تعالي برسد، حال اين چيز حمد و ثناء و سپاس باشد يا دفع تهمت و مانند آن يا هر چيز ديگر؟ يا مقصود از آن، اين است كه سودي به مراتب نازل نور و مشارق برسد؟
بحث جود براي اين منظور مطرح شده است كه اشراقهاي نورالانوار را از هرگونه نقص و جهت امكاني تنزيه كنيم به گونهاي كه اشراق نورالانوار نيز همانند خود نورالانوار از هرگونه محدوديت و لوازم امكاني پيراسته باشد. پس اين قاعده مربوط به تنزيه اشراق حق تعالي يا نورالانوار از هرگونه آميختگي به صفات امكاني است.
سازگاري جود با قهر و غضب
پرسش: آيا آفرينش دوزخ با جود الهي سازگار است؟
پاسخ: آري. زيرا علاوه بر آنچه كه عالمان گفتهاند مبني بر اينكه حكمت و عدالت مقتضي آن است و صفات خدا از هم جدا نيست و چنين نيست كه چيزي با جود سازكار باشد ولي با حكمت سازكار نباشد، آنچه كه از طرف خدا نازل ميشود، باتوجه به اينكه او عين كمال است، جز كمال چيزي نيست او عين رحمت است، پس از سوي او چيزي جز رحمت نازل نميشود ولي آنگاه كه به قابليتها ميرسد، به خاطر تفاوت همهجانبه قابليتها، تبديل به غضب ميشود، زحمت و بلا و مانند آن ميگردد.
به عنوان مثال، نور خورشيد كه ميتابد، لطف است و رحمت و نور كمال و جمال، ولي آنگاه كه به چشم خفاش برميخورد، غضب است و نقمت و عذاب و انتقام و سختي و گرفتاري. آنچه از سوي خداي متعال نازل ميشود رحمتي است كه وقتي به جان كافر ميرسد مار و مور و عقرب و گرز و آتش و سرب گداخته ميشود و گرنه إن من شئ الاّ عندنا خزائنه. باتوجه به اينكه بهشت محيط بر جهنم است و جهنم رتبه نازل شده عالم هستي است و به همينخاطر شايسته كساني است كه با اسفل سافلين تناسب داشته باشند، درنتيجه گويي چنين است كه رحمت الهي بسيار تنزل پيدا كرده و جهنم شده است.
پاسخ: آري. زيرا علاوه بر آنچه كه عالمان گفتهاند مبني بر اينكه حكمت و عدالت مقتضي آن است و صفات خدا از هم جدا نيست و چنين نيست كه چيزي با جود سازكار باشد ولي با حكمت سازكار نباشد، آنچه كه از طرف خدا نازل ميشود، باتوجه به اينكه او عين كمال است، جز كمال چيزي نيست او عين رحمت است، پس از سوي او چيزي جز رحمت نازل نميشود ولي آنگاه كه به قابليتها ميرسد، به خاطر تفاوت همهجانبه قابليتها، تبديل به غضب ميشود، زحمت و بلا و مانند آن ميگردد.
به عنوان مثال، نور خورشيد كه ميتابد، لطف است و رحمت و نور كمال و جمال، ولي آنگاه كه به چشم خفاش برميخورد، غضب است و نقمت و عذاب و انتقام و سختي و گرفتاري. آنچه از سوي خداي متعال نازل ميشود رحمتي است كه وقتي به جان كافر ميرسد مار و مور و عقرب و گرز و آتش و سرب گداخته ميشود و گرنه إن من شئ الاّ عندنا خزائنه. باتوجه به اينكه بهشت محيط بر جهنم است و جهنم رتبه نازل شده عالم هستي است و به همينخاطر شايسته كساني است كه با اسفل سافلين تناسب داشته باشند، درنتيجه گويي چنين است كه رحمت الهي بسيار تنزل پيدا كرده و جهنم شده است.