عوامل نابودی عقل
عوامل نابودی عقل:
قال موسی بن جعفر (علیه السلام):« یا هشام من سلط ثلاثاً علی ثلاث فکأنما أعان علی حدم عقله من أظلم نور تفکره بطول أمله و محا طرائف حکمته بفضول کلامه و أطفا نور عبرته بشهوات نفسه فکأنما أعان هواه علی هدم عقله و من هدم عقله أفسد علیه دینه و دنیاه. »؛
قال موسی بن جعفر (علیه السلام):« یا هشام من سلط ثلاثاً علی ثلاث فکأنما أعان علی حدم عقله من أظلم نور تفکره بطول أمله و محا طرائف حکمته بفضول کلامه و أطفا نور عبرته بشهوات نفسه فکأنما أعان هواه علی هدم عقله و من هدم عقله أفسد علیه دینه و دنیاه. »؛
پيشفرضهاي تفسير قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
اولين سؤالي را كه ميتوان در اين زمينه مطرح نمود، اين است كه آيا قرآن براي همه قابل فهم ميباشد يا خير؟ در پاسخ به اين سؤال ميتوان به دو نظريه اشاره كرد:
1_مخاطبان قرآن عموم مردم نيستند، يعني قرآن براي همه مردم نازل نشده است. «من خوطب به»، گروه خاصي ميباشند. مخاطبان واقعي قرآن تنها پيامبر و خاندان ايشان عليهم السلام ميباشند كه قرآن را ميفهمند، درك ميكنند و طبعاً توانايي تفسير براي ديگران را نيز دارند. حال اگر برخي از صحابه و اصحاب سرّ هم اين توانايي را داشته باشند، اما به طور كلي عموم مردم مخاطب واقعي قرآن نيستند و چون تفسير قرآن مبتني بر فهم قرآن است، پس كسي كه فهم قرآن را ندارد يا توانايي فهم قرآن را ندارد، حق تفسير آن را نيز ندارد.
به نظر اين گروه، فهم و تفسير قرآن، ويژه پيامبر و خاندان پاك اوست و ديگران حق دارند اولاً، قرآن را بخوانند و تلاوت كنند؛ تلاوت و قرائت نه به معناي غور و انديشه و بررسي، بلكه تنها خواندن و سخنان قرآن را بر زبان آوردند. ثانياً، تفاسير مخاطبان واقعي قرآن را بخوانند و در مورد تفاسير آنها هم حق هيچگونه توضيح و تفسير و شرح و بررسي ندارند.
اولين سؤالي را كه ميتوان در اين زمينه مطرح نمود، اين است كه آيا قرآن براي همه قابل فهم ميباشد يا خير؟ در پاسخ به اين سؤال ميتوان به دو نظريه اشاره كرد:
1_مخاطبان قرآن عموم مردم نيستند، يعني قرآن براي همه مردم نازل نشده است. «من خوطب به»، گروه خاصي ميباشند. مخاطبان واقعي قرآن تنها پيامبر و خاندان ايشان عليهم السلام ميباشند كه قرآن را ميفهمند، درك ميكنند و طبعاً توانايي تفسير براي ديگران را نيز دارند. حال اگر برخي از صحابه و اصحاب سرّ هم اين توانايي را داشته باشند، اما به طور كلي عموم مردم مخاطب واقعي قرآن نيستند و چون تفسير قرآن مبتني بر فهم قرآن است، پس كسي كه فهم قرآن را ندارد يا توانايي فهم قرآن را ندارد، حق تفسير آن را نيز ندارد.
به نظر اين گروه، فهم و تفسير قرآن، ويژه پيامبر و خاندان پاك اوست و ديگران حق دارند اولاً، قرآن را بخوانند و تلاوت كنند؛ تلاوت و قرائت نه به معناي غور و انديشه و بررسي، بلكه تنها خواندن و سخنان قرآن را بر زبان آوردند. ثانياً، تفاسير مخاطبان واقعي قرآن را بخوانند و در مورد تفاسير آنها هم حق هيچگونه توضيح و تفسير و شرح و بررسي ندارند.