چيستي جوهر
جوهر عبارت است از كمال چيزي يا كمال ماهيت چيزي بهگونهاي كه در ذات خود احتياج به موضوع و محلّ نداشته باشد. به تعبير ديگر، 1ـ اگر ماهيت كامل باشد يا 2ـ ماهيتي كه نياز به موضوع ندارد يا 3ـ ماهيتي كه احتياج به محلّ نداشته باشد، بدان جوهر گويند.. هريك از اين سه تعبير ميتواند تعريفي براي جوهر باشد، البته تعريف غيرحدّی.
تجرد آن چه كه مدرك ذات خود است
الفصل الخامس (اجماليّ): في انّ من يدرك ذاته فهو نور مجرد
كلّ من كان له ذات لايغفل عنها فهو غير غاسق لظهور ذاته عنده...........................
در فصل پيش برخي از مصاديق نور بالذات را اثبات كرديم. پيشتر گفته شد كه در حكمت اشراق جواهر مادي و جسماني و اعراض و هيأتهاي آنها را، جواهر مظلم و ظلماني و هيأتهاي غاسق گويند ولي آنچه كه فراتر از مادّه و جسم و عوارض آن است از ديدگاه اين حكمت، نور است. تاكنون يكي از انواع مجرد را اثبات كردهايم.
باتوجه به اينكه جسم و جسماني و غواسق طبيعي، ادراك ذاتي ندارند، نور نيستند اگر چيزي در حوزه جسم و جسمانيت نبود و درنتيجه، ذات خود را ادراك كرد، نور مجرد است، ازاينرو، مرتبهاي از انوار مجرد را اثبات كردهايم.
كلّ من كان له ذات لايغفل عنها فهو غير غاسق لظهور ذاته عنده...........................
در فصل پيش برخي از مصاديق نور بالذات را اثبات كرديم. پيشتر گفته شد كه در حكمت اشراق جواهر مادي و جسماني و اعراض و هيأتهاي آنها را، جواهر مظلم و ظلماني و هيأتهاي غاسق گويند ولي آنچه كه فراتر از مادّه و جسم و عوارض آن است از ديدگاه اين حكمت، نور است. تاكنون يكي از انواع مجرد را اثبات كردهايم.
باتوجه به اينكه جسم و جسماني و غواسق طبيعي، ادراك ذاتي ندارند، نور نيستند اگر چيزي در حوزه جسم و جسمانيت نبود و درنتيجه، ذات خود را ادراك كرد، نور مجرد است، ازاينرو، مرتبهاي از انوار مجرد را اثبات كردهايم.