درس نهم
درس نهم
...ومناهل الرجاء الیک مترعةوالاستعانة بفضلک، من امٌلک مباحه وابواب الدعاء للصٌارخین مفتوحه واعلم ،انٌک للرٌاجی بموضع الاجابة وللمومنین بمرصد اغاثة وانٌ فی الٌلهف الی جودک والرٌضا بقضائک ،عوضا من منع الباخلین ومندوحة عمٌا فی ایدی المستاثرین وانٌ الرٌاحل الیک قریب المسافة وانٌک، لا تحتجب عن خلقک
حضرت در فراز قبلی فرمودند:سرچشمه های امید به تو پر آب است؛ یعنی آدمی، با نگاه به ابزار ووسایل مربوط به حوزه خویش بهره و نصیبی، جز یاس نخواهد داشت. چه آنکه بالا ترین عبادت انسان مومن، نماز است نمازی که در تعقیبات بعد از آن ،خود نمازگزار اقرار می نماید: «هذه صلوتی صلٌیتها ،لا لحاجة منک الیها و لا رغبة منک فیها» یعنی؛ نمازی را که خواندم، می دانم، که تو به آن توجه ورغبتی نداری وچیزی که توجه خدا را جلب نکند، آدمی را به جایی نمی رساند .
پس صرفا خم وراست شدن بنده او را به جایی نمی رساند. بلکه امر مهمتری در جریان است .
...ومناهل الرجاء الیک مترعةوالاستعانة بفضلک، من امٌلک مباحه وابواب الدعاء للصٌارخین مفتوحه واعلم ،انٌک للرٌاجی بموضع الاجابة وللمومنین بمرصد اغاثة وانٌ فی الٌلهف الی جودک والرٌضا بقضائک ،عوضا من منع الباخلین ومندوحة عمٌا فی ایدی المستاثرین وانٌ الرٌاحل الیک قریب المسافة وانٌک، لا تحتجب عن خلقک
حضرت در فراز قبلی فرمودند:سرچشمه های امید به تو پر آب است؛ یعنی آدمی، با نگاه به ابزار ووسایل مربوط به حوزه خویش بهره و نصیبی، جز یاس نخواهد داشت. چه آنکه بالا ترین عبادت انسان مومن، نماز است نمازی که در تعقیبات بعد از آن ،خود نمازگزار اقرار می نماید: «هذه صلوتی صلٌیتها ،لا لحاجة منک الیها و لا رغبة منک فیها» یعنی؛ نمازی را که خواندم، می دانم، که تو به آن توجه ورغبتی نداری وچیزی که توجه خدا را جلب نکند، آدمی را به جایی نمی رساند .
پس صرفا خم وراست شدن بنده او را به جایی نمی رساند. بلکه امر مهمتری در جریان است .
درس هشتم
درس هشتم
«اللهمٌ انّی اَجد سبلَ المطالب الَیک مشرَعه»
حضرت سیّد السّاجدین (علیه السّلام) می فرمایند:راهها به سوی توباز است. راه بسته، معنا ندارد.گاهی آدمی در قصورش عذر هایی می آورد که مثلا امکانات برایم فراهم نبود و نشد .
این دعا می گوید: همه امکانات، فراهم است ولی این نقص وقصور انسانهاست که راه نیفتاده اند.
درست است که همه عالم، فعل خداست .اما نقص های ناشی از عدم نیز در آن وجود داردکه مربوط به آدمی است. اصلا اقتضای ادب اینست که همه خیرها وخوبی ها را باید از خداوند دید وهمه بدی ها را به خود نسبت داد.
پس راهها به سمت خدا باز است. اما همه قدم ها رهرو نیست.
«اللهمٌ انّی اَجد سبلَ المطالب الَیک مشرَعه»
حضرت سیّد السّاجدین (علیه السّلام) می فرمایند:راهها به سوی توباز است. راه بسته، معنا ندارد.گاهی آدمی در قصورش عذر هایی می آورد که مثلا امکانات برایم فراهم نبود و نشد .
این دعا می گوید: همه امکانات، فراهم است ولی این نقص وقصور انسانهاست که راه نیفتاده اند.
درست است که همه عالم، فعل خداست .اما نقص های ناشی از عدم نیز در آن وجود داردکه مربوط به آدمی است. اصلا اقتضای ادب اینست که همه خیرها وخوبی ها را باید از خداوند دید وهمه بدی ها را به خود نسبت داد.
پس راهها به سمت خدا باز است. اما همه قدم ها رهرو نیست.
درس هفتم
درس هفتم
«فَربٌی اَحمدُ شَئی عندی واَحق بحَمدی ؛اللهٌم انٌی اَجدُ سبلَ المَطالِب إلَیکَ مُشرَعة ومَناهلَ الرَّجاءِ إلَیکَ مُترِعَة»
در فراز قبلی حضرت سید الساجدین صلوات الله علیه فرمود:خدایا! تو، به من نیازی نداری ولی در عین حال، مرا دوست داری .تو در عین اینکه از من بی نیازی ، مرا این چنین دوست داری . آن قدر مرا دوست داشته ای که نعمت وجودم بخشیدی. مرا دارایی ای نبود وهمه چیزم عطا نمودی وخود فرمودی:«ان تعدٌوا نعمَة الله ، لا تحصوهَا»(نحل/18)
برخی با برداشتی عوامانه نعمتهای خدا را به دو دسته تقسیم کرده اند:
دسته اول: آنها که به خاطر استحقاق و طاعت واطاعت از امر پروردگار و با وعده وی نصیب بنده می شود .
دسته دوم: نعمتهایی که بی هیچ استحقاق وزمینه وطلبی، به بنده عطا می گردد ،مانند نعمت وجود.
«فَربٌی اَحمدُ شَئی عندی واَحق بحَمدی ؛اللهٌم انٌی اَجدُ سبلَ المَطالِب إلَیکَ مُشرَعة ومَناهلَ الرَّجاءِ إلَیکَ مُترِعَة»
در فراز قبلی حضرت سید الساجدین صلوات الله علیه فرمود:خدایا! تو، به من نیازی نداری ولی در عین حال، مرا دوست داری .تو در عین اینکه از من بی نیازی ، مرا این چنین دوست داری . آن قدر مرا دوست داشته ای که نعمت وجودم بخشیدی. مرا دارایی ای نبود وهمه چیزم عطا نمودی وخود فرمودی:«ان تعدٌوا نعمَة الله ، لا تحصوهَا»(نحل/18)
برخی با برداشتی عوامانه نعمتهای خدا را به دو دسته تقسیم کرده اند:
دسته اول: آنها که به خاطر استحقاق و طاعت واطاعت از امر پروردگار و با وعده وی نصیب بنده می شود .
دسته دوم: نعمتهایی که بی هیچ استحقاق وزمینه وطلبی، به بنده عطا می گردد ،مانند نعمت وجود.