طرح و نقد نظریه مشاء در علم واجب تعالی
و ثانیها :ان العلامة الطوسی اعترض علی الشیخ و غیره .... .
بنابرنظریه مشاء علم واجب ، صور مرتسمه است مانند علم حصولی انسان به اشیاء بیرون از خودش . خواجه طوسی نظریه مشاء را در شرح اشارت نقد نموده است و با اینکه پس از خواجه تقریبا تمام فلاسفه بر نادرستی نظریه مشاء اتفاق نظر دارند، اما با این حال صدرا این مباحث را به تفصیل مطرح می کند ، بدین خاطر که از نظر او نقد خواجه طوسی برنظریه ابن سینا خود دارای اشکالاتی است .مؤلف پس از بیان پنج اشکال اساسی که خواجه بر نظریه مشاء وارد ساخته است به نقد اشکالات خواجه می پردازد
بنابرنظریه مشاء علم واجب ، صور مرتسمه است مانند علم حصولی انسان به اشیاء بیرون از خودش . خواجه طوسی نظریه مشاء را در شرح اشارت نقد نموده است و با اینکه پس از خواجه تقریبا تمام فلاسفه بر نادرستی نظریه مشاء اتفاق نظر دارند، اما با این حال صدرا این مباحث را به تفصیل مطرح می کند ، بدین خاطر که از نظر او نقد خواجه طوسی برنظریه ابن سینا خود دارای اشکالاتی است .مؤلف پس از بیان پنج اشکال اساسی که خواجه بر نظریه مشاء وارد ساخته است به نقد اشکالات خواجه می پردازد
اعتراض محقق خفری بر نظریه مشاء در مورد علم واجب تعالی
ثالثها : انه اعترض بعض الفضلاء علی هذاالمذهب ... .
سومین نکته یا نادره از نوادر حکمی که مؤلف بیان می کند، اشکال و اعتراضی است که محقق خفری بر نظریه مشاء درباره علم واجب تعالی مطرح کرده است می باشد.
به نظر وی اگر علم واجب تعالی صور مرتسمه باشد یا جوهر است یا عرض و هر دو مورد مستلزم امری نادرست است.
سومین نکته یا نادره از نوادر حکمی که مؤلف بیان می کند، اشکال و اعتراضی است که محقق خفری بر نظریه مشاء درباره علم واجب تعالی مطرح کرده است می باشد.
به نظر وی اگر علم واجب تعالی صور مرتسمه باشد یا جوهر است یا عرض و هر دو مورد مستلزم امری نادرست است.