علت و معلول
الاشراق الرابع فی العلة و المعلول
الوجود ینقسم الی علة و معلول ... .
در تعریف علت آورده اند:
« وجودی که از وجودش وجود موجود دیگری حاصل می شود و از عدمش ، عدم وجود دیگری لازم می آید .»
با توجه به تعریف علت در تعریف معلول آمده است : « موجودی که وجودش به خاطر وجود دیگری باشد و مستند به وجود دیگری باشد و به خاطر عدم موجود دیگر وجودش ممتنع شود »
الوجود ینقسم الی علة و معلول ... .
در تعریف علت آورده اند:
« وجودی که از وجودش وجود موجود دیگری حاصل می شود و از عدمش ، عدم وجود دیگری لازم می آید .»
با توجه به تعریف علت در تعریف معلول آمده است : « موجودی که وجودش به خاطر وجود دیگری باشد و مستند به وجود دیگری باشد و به خاطر عدم موجود دیگر وجودش ممتنع شود »
تعریف علل چهارگانه
مؤلف تعاریفی را برای علل چهارگانه بیان می کند که غالباً مبتنی بر تفکر ارسطویی است .
تعریف علت فاعلی: «ما به وجود شیء کالنجار للسریر»
این تعریف ارسطویی نیست اما مثال آن ارسطویی است و از مواردی است که گفته اند فلسفه اسلامی همان پس مانده های یونان است. بدین خاطرکه این مثال را نه تنها فلاسفه مشائی اسلامی بیان کرده اند که حکمت متعالیه هم آنرا قبول دارد و به عنوان مثال علنت فاعلی بیان می دارد . _البته باید توجه داشت که حکمت متعالیه به بحث علیت نگاه ویژه ای دارد و آنچه اینجا بیان می دارد نظر خاص حکمت متعالیه نیست ._نظریه خاص حکمت متعالیه در بحث علیت در اسفار درصفحات پایانی بحث علیت آمده است ، منتهی اکثرا به همان صفحات آغازین بسنده می کنند و گمان می کنند که نظر او نیز مانند پیشینیان است اما اگر کسی چهل صفحه آغازش را بخواند بعد از آن به نظریه ویژه صدرا خواهد رسید .بنابراین اینکه نجار سمت فاعلی دارد و علت فاعلی برای چهارپایه و صندلی و تخت و ... است تفکر ارسطویی است و چنین فاعلی در فلسفه اسلامی سمت فاعلیت ندارد .
تعریف علت فاعلی: «ما به وجود شیء کالنجار للسریر»
این تعریف ارسطویی نیست اما مثال آن ارسطویی است و از مواردی است که گفته اند فلسفه اسلامی همان پس مانده های یونان است. بدین خاطرکه این مثال را نه تنها فلاسفه مشائی اسلامی بیان کرده اند که حکمت متعالیه هم آنرا قبول دارد و به عنوان مثال علنت فاعلی بیان می دارد . _البته باید توجه داشت که حکمت متعالیه به بحث علیت نگاه ویژه ای دارد و آنچه اینجا بیان می دارد نظر خاص حکمت متعالیه نیست ._نظریه خاص حکمت متعالیه در بحث علیت در اسفار درصفحات پایانی بحث علیت آمده است ، منتهی اکثرا به همان صفحات آغازین بسنده می کنند و گمان می کنند که نظر او نیز مانند پیشینیان است اما اگر کسی چهل صفحه آغازش را بخواند بعد از آن به نظریه ویژه صدرا خواهد رسید .بنابراین اینکه نجار سمت فاعلی دارد و علت فاعلی برای چهارپایه و صندلی و تخت و ... است تفکر ارسطویی است و چنین فاعلی در فلسفه اسلامی سمت فاعلیت ندارد .