این مجموعه شامل گفتارها و بیاناتی است که به صورت مناسبتی توسط استاد محترم ایراد شدهاند
(49) علم، از برترین درجات موجودات حقیقی
جلسه چهل و نهم ـ 6/ 12/ 94
علم، از برترین درجات موجودات حقیقی
[حدیث 3] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله و سلامه علیه قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ.
مراتب و تعداد خیر، به تعداد عوالم هستی است
معنای فقه در روایت؛ ژرف اندیشی
مقصود از دین؛ اعم از عقل و نقل و به نظر عرفا اعم از عقل، نقل و مشاهدات است
اکتفا کردن به نقل، در واقع نفی آن است
علم از برترین درجات موجودات حقیقی است، بنابراین نیاز به فاعل حقیقی دارد که خدای متعال است؛ علاوه بر این به معد و علل استعدادی نیز نیاز دارد
[حدیث 4] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صلوات الله و سلامه علیه قَالَ قَالَ: الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ.
تفاوت فقه و تفقه
ذکر خیری از مرحوم آیت الله اراکی
بحثی درباره حماد بن عیسی، یکی از راویان این حدیث
ضرورت رعایت ادب در برابر امام و ولی خدا
شرط ولایت و اطاعت از مولا، تشبه و سنخیت است
مقصود از صبر بر مصیبت؛ اعتراض نکردن به خدا یا انجام ندادن کاری که نشان اعتراض باشد
مقصود از تقدیر معیشت؛ میانه اسراف و تقطیر و زندگی متعارف داشتن
(50) علم؛ برترین نعمت خدای متعال
جلسه پنجاه ـ 12/ 12/ 94
علم؛ برترین نعمت خدای متعال
[حدیث 5] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَال: العُلمَاءُ أُمَنَاءُ وَ الأَتْقِيَاءُ حُصُونٌ وَ الأَوْصِيَاءُ سَادَةٌ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى العُلمَاءُ مَنَارٌ وَ الأَتْقِيَاءُ حُصُونٌ وَ الأَوْصِيَاءُ سَادَةٌ.
مهمترین و برترین نعمت خدای متعال علم، معرفت و هدایت است که نزد علماست
آیا عالم غیرامین داریم؟
گزاره «العلماء امناء» انشایی است، یا اخباری؟
درجات علم و علما نامتناهی است
نعمتهای الهی بیشمار است
تفاوت علم و عالِم، تحلیلی است
برای رسیدن به نور باید انسان گرفتار نار شود
سختیها و گرفتاریها آتشاند که از درون انسان تولید نور میکنند
اتقیا، قانونمدار هستند
به تعداد مراتب توحید، حصن وجود دارد
رابطه حق و خلق، تکوینی است، نه قراردادی
کل عالم هستی، سنت است؛ سنت تغییرناپذیر
اوصیاء بر سایر خلق برتری ذاتی و وجودی، خُلقی و رفتاری، به تعبیر دیگر، برتری همهجانبه دارند؛ معنای عصمت مطلق همین است
سختیها در جهان طبیعت که محل رشد و تکامل است، مطلوب است؛ اگرچه لازم نیست انسان خود را به سختی بیاندازد
(51) علم، اقتدار است
جلسه پنجاه و یک ـ 12/ 12/ 94
علم، اقتدار است
[حدیث 6] عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَال قَال أَبُو عَبْدِ اللهِ علیه السلام لا خَيْرَ فِيمَنْ لا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا يَا بَشِيرُ إِنَّ الرَّجُل مِنْهُمْ إِذَا لمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِليْهِمْ فَإِذَا احْتَاجَ إِليْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلالتِهِمْ وَ هُوَ لا يَعْلمُ.
منظور از فقه در اینجا، فقه اصغر نیست
علم، اقتدار است
بخشی از حوزه اخلاق، امور نسبی و متناسب با عصر و زمان و جامعه است؛ ماند نامگذاری و استفاده از تعابیر برای اشخاص
باید نهایت دقت را داشت که چیزی نباید گفت که خلق خدا از آن برنجند
[حدیث 7] قَال رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم لا خَيْرَ فِي العَيْشِ إِلاّ لِرَجُليْنِ عَالِمٍ مُطَاعٍ أَوْ مُسْتَمِعٍ وَاعٍ.
عیش: حیات و کمالات حیات
عیش برای دو دسته است: عالمان و پیروان عالمان
امیرالمؤمنین ظلم نمیکند؛ به هیچ وجه
انسانها از جهت ارتباط با علم بر چند دستهاند: 1ـ عالم بالفعل 2ـ عالم بالقوه یا مستمع 3ـ جاهلی که منکر علم نیست (جاهل قاصر) 4ـ جاهل منکر علم یا جاهل مقصر
یکی از عوامل مخالفت با خاندان پیامبر صلوات الله و سلامه علیهم اجمیعن، حسادت است؛ چون قابل رقابت نیستند
اشارهای به معنای «العلماء باقون»
عیش عالم بالاصاله و متعلم بالتبع است
کسی که در دنیا صاحب حیات و نعمت حقیقی است، حیات و نعمت او در آخرت آشکار میشود
[حدیث 8] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَال: عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلفَ عَابِدٍ.
اشاره: ضربۀ علی یوم الخندق افضل من عبادۀ الثقلین
ایجاد شغل در عصر ما، از افضل عبادات اجتماعی است
کمال، آرامش و سعادت انسان، رسیدن به قرب خدای متعال است و با عقل و معرفت است که انسان به قرب خدای متعال میرسد
از آنجا که عقل اشرف مخلوقات است، هرکه سهم بیشتری از عقل دارد، ارزش بیشتری هم دارد
انسان در آغاز آفرینش، عقل بالقوه است و تا به فعلیت نرسد، انسان نیست؛ به تناسب هر درجه از فعلیت، از انسانیت سهم میبرد. ابزار به فعلیت رسیدن نفس انسان، علم است
از آنجا که هویت انسان، تجرد از ماده است، بنابراین هرچه مجرد باشد، به کار او میآید
(52) چرا عالم از عابد برتر است؟
جلسه پنجاه و دو ـ 13/ 12/ 94
چرا عالم از عابد برتر است؟
ادامه [حدیث 8] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَال: عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلفَ عَابِدٍ.
انتفاع بهنحو مطلق است و همه درجات منفعت را شامل میشود
سر عدد هفتاد
اشارهای به احاطه عدد
نسبت فضایل موجودات فروتر از عالِم به عالِم، نسبت سایه به نور است
همچنانکه علم دارای مراتب مختلف است، انتفاع از آن نیز مراتب مختلف دارد
هرچه علمی به مبدأ اعلی و غایت قصوی نزدیکتر باشد، فضیلت آن نسبت به مراتب پایینتر قابل مقایسه نیست
با توجه به ذومراتب بودن جسم، استکمال و حرکت، تمام عالم هستی در حال حرکت و ارتقاء هستند، حتی ملائکه
ملاصدرا جسمانیت را فراتر از عالم عقل هم میبرد
ملاک افضلیت انتفاع از عالم: جامع بودن انتفاع به خلق و شمولیت همه مراتب وجود
چرا عالم از عابد برتر است؟ زیرا نسبت علم به عمل، مانند نسبت غایت به مقدمات است و عمل مقدمه علم است
عالیترین فضیلت و کمال انسانی، علم به خدای متعال و اسماء، صفات و افعال اوست
اهمیت نیت در عمل
تمام کمالاتی که در حوزه ارتقاء و تقرب به خدای متعال و دین و عقل گفته میشود، بدون استثناء از سنخ معرفت است.
اشارهای به معنای آیه «اقتلوا انفسکم»؛ یعنی سلب انانیت کنید
اشارهای به معنای آیه «لمن الملک الیوم»
غایت غایات کمالات انسان، معرفت و علم است
علم غایت عمل است و عمل مقدمه علم
نسبت علم به عمل، مانند نسبت روح به بدن است
علم از برترین اعمال که عبادت است، هفتاد هزار برابر برتر است؛ نه سایر اعمال؛ چراکه عبادت سهم قابل توجهی از علم دارد. اما نسبت به کسانی که هیچ سهمی از علم ندارند، نسبت بینهایت به صفر است
[حدیث 9] عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَال: قُلتُ لِأَبِي عَبْدِ الله ع رَجُلٌ رَاوِيَةٌ لِحَدِيثِكُمْ يَبُثُّ ذَلِكَ فِي النَّاسِ وَ يُشَدِّدُهُ فِي قُلُوبِهِمْ وَ قُلُوبِ شِيعَتِكُمْ وَ لعَل عَابِداً مِنْ شِيعَتِكُمْ ليْسَتْ لهُ هَذِهِ الرِّوَايَةُ أَيُّهُمَا أَفْضَلُ قَال الرَّاوِيَةُ لِحَدِيثِنَا يَشُدُّ بِهِ قُلُوبَ شِيعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلفِ عَابِدٍ.
دلیل برتری روایت بر عبادت آن است که روایت مقدمهساز علم است
اشارهای به جنبههای اجتماعی عبادت
زیر مجموعه ها
4 شب قدر
261 شرح اصول کافی
39 مناسبتی
7 بیان یکی از وجوه مظلومیت خاندان پیامبر
بیانات محرم 1438 ـ 1395 شمسی
4 شرح حدیث عنوان بصری
در سال 1381 شمسی استاد محترم طی چند جلسه به شرح بخشی از حدیث عنوان بصری پرداختند.
4 عید
6 نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
گفتارهای ماه صفر 1439
5 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
استاد محترم در شبهای دهه اول محرم 1399، طی 5 جلسه در مسجد 14 معصوم ابرسج شاهرود به بحث و بررسی اهداف و عوامل نهضت حسینی در کربلا از نگاهی دیگر پرداختهاند.