این مجموعه شامل گفتارها و بیاناتی است که به صورت مناسبتی توسط استاد محترم ایراد شدهاند
(45) نقد دیدگاه عوامانهی «دلت را پاک کن»
جلسه چهل و پنجم ـ 29/ 11/ 94
نقد دیدگاه عوامانهی «دلت را پاک کن»
ادامه [حدیث 7] عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ عَلَيْكُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِي دِينِ اللَّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِ اللَّهِ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَمْ يُزَكِّ لَهُ عَمَلًا.
نظر خدای متعال جسمانی نیست و خدای متعال به قلب انسانها نگاه میکند، نه بدن آنها
نقد دیدگاه عوامانه «دلت را پاک کن»؛ سخن حقی که از آن اراده باطل میشود
دلایل اینکه خدای متعال به قلب نظر میکند:
1ـ خدای متعال جسم نیست 2ـ انسان نیز در عوالم دیگر، بدن مادی ندارد 3ـ انسان دارای دو وجه باقی و فانی است و خدای متعال به وجه باقی نظر دارد 4ـ جسم و بدن نسبت به روح و نفس جنبه تبعی و آلی دارد؛ از سوی دیگر، رحمت نیز دو حیثیت اصیل و تبعی دارد و رحمتِ اصیل به حیثیت اصیل که نفس و روح است، تعلق میگیرد
تفاوت جمال و جلال و بهشت و جهنم در تقدم و تأخر و بسا بتوان گفت در اصالت و فرعیت است
اگر عصیان نبود، جهنم آفریده نمیشد
ضرورت مصرف درست و حداقلی آب
چرا اهل علم و تفقه مورد نظر خدای متعال و رحمت رحیمی او هستند؟ 1ـ عامل خروج نفس از قوه به فعل، علم است یا عملی که به علم و فهم بیانجامد 2ـ عامل شناخت خدای متعال، چگونگی عبادت و راه وصول و تقرب به خدای متعال، علم است 3ـ غذا و عامل ارتقای روح، علم است 4ـ از آنجا که عمل تابع و وابسته به علم است، درستی و پاکی اعمال نیز نتیجه و فرع علم است
عمل صالح؛ جمع حسن فعلی و حسن فاعلی است
[حدیث 8] عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِي ضُرِبَتْ رُءُوسُهُمْ بِالسِّيَاطِ حَتَّى يَتَفَقَّهُوا.
[حدیث 9] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَجُلٌ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ لَمْ يَتَعَرَّفْ إِلَى أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ قَالَ فَقَالَ كَيْفَ يَتَفَقَّهُ هَذَا فِي دِينِهِ.
(46) جمهوری اسلامی، الگوی حکومت نبوی
جلسه چهل و ششم ـ 5/ 12/ 94
جمهوری اسلامی، الگوی حکومت نبوی
بَابُ صِفَةِ العِلمِ وَ فَضْلِهِ وَ فَضْلِ العُلَمَاء
[حدیث 1] عَنْ أَبِي الحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم المَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلامَةٌ فَقَالَ وَ مَا العَلامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ العَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الجَاهِلِيَّةِ وَ الأَشْعَارِ العَرَبِيَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِيُّ ذَاكَ عِلمٌ لا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّمَا العِلمُ ثَلاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْل
بهطور کلی علم بر دو دسته است:
1ـ علم معاملات (علم به حوزه اعمال، رفتار (هم جوارح و هم جوانح) و آنچه انسان در زندگی بدان احتیاج دارد)
2ـ علم مکاشفات (علم به حقایق عالم هستی، مراتب و کمالات وجود و شناخت ذات، صفات و افعال خدای متعال از حیثیت انتساب به افعال خدای متعال)
دقیقترین و ظریفترین حقایق، شناخت انتساب موجودات به خدای متعال است
علم مورد نظر در حدیث شریف، کدام یک از اقسام علم است؟ علم معاملات
شرایط کسب علم مکاشفات
تفاوت آیه محکمه و علم مکاشفات
مهمترین برکت نهضت امام خمینی، نجات ملت از عبادت طاغوت
اشارهای به سطح فهم و درک مسلمانان در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
حداقل و حداکثر علم معاملات
قوام حقیقت انسان به کمالات ثانوی و حداکثری است، بنابراین به آن سنت قائم گفته میشود.
سنت بدون فریضه، معنا ندارد
حقوق اولیه قابل واگذاری نیست؛ یعنی چیزهایی که اگر انجام ندهد، اعتدال جامعه انسانی تحقق پیدا نمیکند
آیا شرکت در انتخابات و حق رأی، جزء حقوق اولیه است یا ثانویه؟
فرهنگ مغرب زمین در حوزه انسانی، کاملاً غیر انسانی است
جنگ در عالم بهخاطر ثروت است
شرکت در انتخابات، حق قابل واگذاری نیست
شرکت در انتخابات مایه یأس دشمن و تضمین کننده اقتدار و فرهنگ کشور است
جمهوری اسلامی، الگوی حکومت نبوی و زندگی توصیه شده انبیا و اولیا متناسب با این عصر و زمان است
جمهوری اسلامی از جهت عقاید و فهم مردم، تشخیص در بزنگاهها، سیاست، پاکی مسؤولان و ... در دنیا از بهترینهاست
(47) معیار ارزش در علوم
جلسه چهل و هفتم ـ 5/ 12/ 94
معیار ارزش در علوم
ادامه [حدیث 1] عَنْ أَبِي الحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم المَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلامَةٌ فَقَالَ وَ مَا العَلامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ العَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الجَاهِلِيَّةِ وَ الأَشْعَارِ العَرَبِيَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِيُّ ذَاكَ عِلمٌ لا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّمَا العِلمُ ثَلاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْل
معیار ارزش در علم معاملات، سودمندی است؛ برخلاف علم مکاشفات که کشف واقع، ارزش است
آیا علم برای علم و کار برای کار ارزش است؟ اگر برای مقاصد عالی انسانی باشد، آری
مذموم بودن علم بر چه اساس است؟
اعتدال در جمال و جلال، مقدم بر جمال و جلال است
شاهد روایی: 1ـ ان من العلم جهلاً 2ـ قليل من التوفيق خير من كثير من العلم
[حدیث 2] عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَيْءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولاً يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ.
انبیا از حیث نبوتشان، درهم و دینار به ارث نمیگذارند
اشارهای به همسران پیامبر و برخی از پیامبران و اعمال آنان
اشارهای به اقسام تقیه
دل به دست آوردن برای هدایت، یکی از روشهای تربیتی است
اشارهای به بهانه غصب فدک با توجه به این حدیث
بررسی سندی حدیث
(48) حیات عقلی، اولین درجه حیات انسانی
جلسه چهل و هشتم ـ 6/ 12/ 94
حیات عقلی، اولین درجه حیات انسانی
ادامه [حدیث 2] عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَيْءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولاً يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ.
انتحال، عبارت است از نسبت دادن نادرست
سخنی در ارث و شرایط ارث بردن
اقسام ولادت:
1ـ صوری و معنوی
2ـ ولادت اول یا ظاهر (آمدن در جهان طبیعت) و دوم یا باطن (سهم بردن از نفوس و ارواح؛ به تعبیر دیگر، حرکتهای عمیق اشتدادی که سبب تحقق هویت و تشخص فرد میشود)
3ـ ولادت اعتباری و مجازی به اعتبار «انما الآباء ثلاثه»
4ـ ولادت در حوزه آگاهیهای حسی، وهمی و خیالی و ولادت در حوزه ادراکهای عقلی که مقدمه ایمان است و سپس با توجه به درجات اسلام، ایمان و یقین ولادتهای دیگر شروع میشود و تحقق مییابد
حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به هم، بیشترین سهم از حقوق و تکالیف را شامل میشود
رفتن از این دنیا، غصه و عزاداری ندارد
مرگ و خروج از جهان طبیعت، کمال آدمی است
به تعداد عوالم هستی، تولد و مرگ وجود دارد
اولین درجه حیات انسانی، حیات عقلی است
اقسام وراثت: وراثت «مالی» و «علمی و معنوی»
با توجه به اقسام وراثت، اقسام وارثان نیز متفاوت است
همچنان که سهم ورّاث مادی و صوری از هم متفاوت است، سهم وراث معنوی نیز بسته به میزان قرب به انبیا و اولیا متفاوت خواهد بود
منظور از احادیثی که انبیا به ارث میگذارند، الفاظ نیست؛ بلکه معنا و فهم حدیث است
با توجه به اینکه علوم متفاوت است، منابع آن نیز متفاوت است
خاطرهای از سفر به جنوب شرق آسیا
نفس معلم است که با متعلم ارتباط دارد، نه بدن او؛ بنابراین تأثیرات نفسانی نیز بر متعلم دارد
اشارهای به ریشه چشم زخم در وجود افراد؛ خبث نفسانی یا امر دیگری!
چشم زخم، نشان وجود و ظهور سلطنت و جلال الهی در نفس است
همه جهاتی که در علم و انتقال علم تأثیر دارد، بدان سفارش شده است
زیر مجموعه ها
4 شب قدر
261 شرح اصول کافی
39 مناسبتی
7 بیان یکی از وجوه مظلومیت خاندان پیامبر
بیانات محرم 1438 ـ 1395 شمسی
4 شرح حدیث عنوان بصری
در سال 1381 شمسی استاد محترم طی چند جلسه به شرح بخشی از حدیث عنوان بصری پرداختند.
4 عید
6 نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
نقش نهضت کربلا در وصول به توحید
گفتارهای ماه صفر 1439
5 نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
استاد محترم در شبهای دهه اول محرم 1399، طی 5 جلسه در مسجد 14 معصوم ابرسج شاهرود به بحث و بررسی اهداف و عوامل نهضت حسینی در کربلا از نگاهی دیگر پرداختهاند.